گهواره گربه

درباره کتاب:

در بین آثاری که از کورت وُنه گوت به پارسی برگردان شده؛ دو کتاب بیشتر از بقیه با اقبال عمومی مواجه شده اند. اولین کتاب، رمان «گهواره گربه» (1963) و دیگری رمان «سلاخ خانه شماره پنج»  (1969) هستند. در این نوشته سعی شده کتاب اول با نام اصلی Cat’s Cradle معرفی گردد. در ابتدا معرفی مختصری از «عمو ونه گوت» خواهیم داشت و بهد از آن به کتاب خواهیم پرداخت. به یاری ایزد در نوشته های بعدی «سلاخ خانه شماره پنج» نیز خدمت شما معرفی می گردد. در

کورت ونه گوت جونیور Kurt Vonnegut Jr متولد سال 1922 در ایندیاناپولیس ایالات متحده است. وی در سن 21 سالگی وارد ارتش آمریکا شده و به منظور شرکت در جنگ جهانی دوم به آلمان فرستاده می شود. در نبرد بل‍ژ به دست نیروهای آلمانی اسیر میشود و در شهر درسدن آلمان به اردوگاه های کار اجباری فرستاده می شود.درسدرن   همان شهری است که  در اواخر جنگ جهانی دوم توسط قوای متفقین بمباران شد و طی آن انسان های زیادی به قتل رسیدند. آمار کشته های این فاجعه را تا 150 هزار نفر نیز نوشته اند (آمار رسمی بین 25 تا 35 هزار نفر) این حادثه بعدها (20 سال پس از آزادی ونه گوت از اسارت) موضوع اصلی کتاب موفق «سلاخ خانه شماره 5″ قرار گرفت. حضور در اردوگاه های کار اجباری و لمس واقعیت های تلخ جنگ و رویدادهای پس از آن تجربیاتی را برای او رقم زد که  باعث شد»نکوهش جنگ و نسل کشی»  به همراه موضوع «مذهب» به مهم ترین درون مایه آثار او بدل شود.  تاکید بر ویژگی های رابطه فرد با خالق و همین طور رابطه فرد با دیگر افراد در بسیاری از کارهای ونه گوت خصوصا این دو کتاب مذکور حضوری پررنگ دارد. حتی در آثاری که راوی اقرار می کند که مذهبی ندارد یا خدا را به رسمیت نمی شناسد لایه های پنهانی از «مذهبی بودن» و «پذیرش خدا» وجود دارد، حتی اگر برخی کاراکترها هم آن را با شدت هرچه بیشتر نفی کنند و یا آن را فریاد بکشند.

گهواره گربه  اسم بازی است که بچه ها با نخ انجام می دهند و با گذراندن نخ از بین انگشتانشان اشکال متفاوتی به وجود می آورند. «فیلیکس هوینکر» خالق بمب اتمی در زمانی که بمب اتمی ساخته شده توسط او در هیروشیما می افتد مشغول بازی «گهواره گربه» است. (فیلیکس هوینکر مانند «اوپن هایمر» خالق واقعی بمب اتم اصلیتی آلمانی دارد). یعنی درست در زمانی که هزاران نفر به دست او کشته می شوند، وی در حال انجام سرگرمی دوران کودکی خودش است و این چیزی است که ونه گوت می خواهد فکر ما را به آن معطوف کند.

کتاب روایت داستان زندگی فیلیکس؛ آخرین اختراع وی، فرزندان او و یک مدینه فاضله ساختگی به نام سن لورنزوست. یک جزیره فقیر و پرت در دریای کارائیب که ساکنان آن  پیرو مذهب باکونونیسم هستند. باکونونیسم مجموعه ای از دروغ های عجیب و غریب اما بی ضرر است که فرد را در نهایت به نوع دوستی و خداشناسی می رساند! و جذابیت و همگانی شدن خود را مدیون سادگی و باورپذیری اصولش است. وقتی تمامی این افراد و اسباب در سن لورنزو دور هم جمع می شوند دوباره نوبت «فیلیکس هوینکر» متوفی است که بار دیگر با اختراع آخرش فاجعه انسانی دیگری به بار بیاورد. فاجعه ای که نه تنها مردم یک شهر، بلکه مردم تمامی دنیا را به کام مرگ می کشد…..اما کسی چه می داند … «شاید قضا چنین باشد»*….