HOMEBODY/ KABUL
| آنتونی روبرت کوشنر در 16 ژوئیه 1956 در نیویورک متولد شد. کوشنر کودکی را در یکی از محلههای لیکچارلز لوییزیانا گذراند. او در سال 1974 برای ادامۀ تحصیل به نیویورک بازگشت و به دانشگاه کلمبیا رفت و آنجا در رشتۀ مطالعات قرون وسطی درس خواند. سپس به مدرسۀ هنر تیش دانشگاه نیویورک رفت و در 1984 فارغالتحصیل شد. او مدارک افتخاری متعددی گرفته است؛ از جمله از دانشکدۀ کلمبیا شیکاگو در سال 2003، دکترای افتخاری دانشگاه برندایس در سال 2006، دکترای افتخاری از دانشگاه ایالتی نیوریورک و...
او در سالهای 1978 تا 1981 دو اثر از خودش و دو نمایشنامه از شکسپیر را کارگردانی اجرا کرد. او از همان ابتدای کار نمایشنامهنویسی از تئاتر اپیک برشت و رئالیسم امریکایی تأثیر بسیاری گرفت. مشهورترین نمایشنامۀ او فرشتگان در امریکا است که برای آن جایزۀ پولیتزر و جایزۀ تونی را برد و بر اساس آن مجموعهای تلویزیونی نیز ساخته شد. اسلاوها!، هومبادی/کابل، اتاق روشنی که روزش میخوانند از نمایشنامههای دیگر کوشنر است. از اوایل دهۀ 2000، کوشنر به نوشتن فیلمنامه رو آورد. او در سال 2005 فیلمنامۀ مونیخ را با همکاری اریک راث نوشت. همچنین در سال 2011 فیلمنامۀ لینکلن را نوشت.
| خاطره کردکریمی سال 1369 در تهران متولد شد.
کردکریمی لیسانس خود را در رشتۀ فیزیک از دانشگاه الزهرا گرفت. تاکنون نمایشنامههای چاقوی بزرگ و در انتظار لفتی، برخیزید و بخوانید، هومبادی/کابل و مجموعهجستار البته که عصبانی هستم با ترجمۀ او منتشر شده است.
| از خلال تکگویی گنگ و پر افتوخیر هومبادی، زنی در آستانۀ فروپاشیِ عصبی که باور دارد «همۀ تماسهای جسمانی تباه میکنند»، تاریخ کشوری مرور میشود که از بدو تأسیس گرفتار آشوب و بلا و تعصب بوده؛ افغانستان. صحبت از این کشور ابزاری میشود برای طرحِ احتمال ناپدید شدنِ خود او؛ گریز از روابط عذابآور خانوادگیاش؛ گریز از زبانی که هم او را بیان و هم منزویاش میکند. میبینیش که آشپزخانۀ خانۀ انگلیسیاش را ترک میکند و به جهانِ افغانستان قدم میگذارد. ردش را در خیابانهای کابل گم میکنیم و بعد، میمانیم با همسر و دخترش که چون ما، پی او به افغانستان آمدهاند. پیدا کردن این زن غربی، گردشگری که در افغانستان گم شده، ما را به مواجهه با تمام باورهایی میکشاند که جامعۀ افغانستان را شکل میدهند.
| تونی کوشنر، با نام کامل آنتونی روبرت کوشنر، متولد 1956 نیویورک است. نمایشنامهنویسی را در دهۀ هشتاد میلادی آغاز کرد و از همان ابتدا از تئاتر اپیک برشت و رئالیسم آمریکایی تأثیر بسیاری گرفت. امید به احیای تئاتر اپیک کوشنر واداشت اشکال پیشین را با عواطق پستمدرنیستیِ خود در هم آمیزد و ترکیبی حاصل کند که میتوان نام «تاریخنگاریِ دراماتیک» بر آن گذاشت. او در آثارش تکامل فرهنگیِ بشر را از زاویۀ فعالیتهای سیاسی، اعتقادات مذهبی و آرمانهای نئوسوسیالیستی روایت میکند. شاید بتوان اشتیاق کوشنر به استفاده از صحنه بهمثابه ابزاری برای پیش کشیدن جدالهای سیاسیـاجتماعی و همینطور توجه ویژه به نقش فعال مخاطب در فرآیند اجرا را وجوه اشتراک او با برشت دانست.
حالا وقتش رسیده امیلی، دزد دریایی شجاع، برود به مدرسه!
ولی او هنوز عاشق مهدکودک است.
راستش اصلاً و ابداً نم یتواند از خانم معلمش، چویی، دل بکند.
خُب، برای خودش دارودست هی دزدان دریایی راه م یاندازد
تا بتواند بازهم در مهدکودک بماند.
تو هم مثل امیلی فکر م یکنی
که دزدان دریایی به مدرسه نم یروند؟!
نقشه گنج، دوربین تک چشمی و شمشیرها را بردارید
و البته بادبانها را هم بکشید تا در این سفر طوفانی
همراه امیلی باشید...
کارشناسان میگویند:
پابلیشرز ویکلی (Publishers Weekly): یک داستانِ سرزنده و جذاب دربارهی دوران مهم و اساسی گذار و تحول که بخش عمدهای از دوران کودکی است.
اسکول لایبری ژورنال (School Library Journal): یک دزد دریایی فوقالعاده باحال با یک کلاس بامزه که بزرگ و کوچک آرزو میکنند ایکاش در این کلاس حضور داشتند. این کتاب با زبان دزداندریایی به خوانندگان یادآوری میکند که تغییر الزاما بد نیست، ولی ممکن است با چالشهای زیادی همراه باشد.
دربارهی نویسنده:
لیسا رابینسون (Lisa Robinson)نویسنده و روانپزشک کودک و نوجوان است. او مدرک کارشناسی ارشد در رشتهی نویسندگی خلاقانه را از دانشگاه لسلی (Lesley) دارد و هماکنون در همانجا دروس اختیاری مانند خلاقیت ذهنی و ناخودآگاه ذهنی را تدریس میکند. او هماکنون در بوستون با خانواده و سه گربهاش زندگی میکند. لیسا اوقات فراغتش را، با دخترش در باشگاههای ورزشی محلهی خود پر میکند.
دربارهی تصویرگر:
ادا کابان (Eda Kaban) در ترکیه بهدنیا آمده و بزرگ شده است. او به آمریکا مهاجرت میکند و در رشتهی تصویرسازی درس میخواند. آثار او را میتوان در بسیاری از انتشارات سانفرانسیسکو و نیویورک مشاهده کرد. او هماکنون با همسرش و دو گربهاش در کالیفرنیا زندگی میکند،آنها گاهی در آبیاری گیاهانشان زیادهروی میکنند.
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
○ رنج تو تمومی نداره! یاد بگیر همونقدر که عاشق روشنیِ طلوع خورشید هستی عاشق سایهی سیاه مرگ هم باشی.
ص ۹۱
دوبلین شاید بیش از هر چیز، به سبب مکان مندی آن در جغرافیای ادبی و گره خوردگی اش با نام جیمز جویس و آفریدۀ بلندآوازۀ او، استیون ددالوس، اهمیت داشته باشد. این شهر، با اغماض، موطن چهرۀ شاخص دیگری چون ساموئل بکت، دستیار و ستایندۀ بزرگ جویس، نیز هست. این دو، به رغم همۀ تفاوت هایشان در جهان بینی و سبک نوشتاری، طلایه دارانی بودند که با وجود تبعید خودخواسته از شهر و دیار خویش، خون تازه ای در رگ های این شهر به جریان انداختند و چه بسا آن را قبلۀ آمال هواداران خود کردند. سوگواری در دوبلین روایتی بی بدیل از همین کشش توأم با یأس و جنون به دولبین است. ساموئل ریبا، ناشر ورشکسته و مرگ اندیش اسپانیایی، دل چرکین از دنیایی که در آن پیشرفت های دیجیتال عرصه را بر صنعت چاپ تنگ کرده، و نومید از کشف نابغه ای ادبی در زمانۀ جولان نانویسنده ها، مصمم می شود به بهانۀ کشف رازهای رویایی صادقه که در دوبلین می گذرد به این شهر قدم بگذارد و هم زمان برای پایان عصر چاپ عصر چاپ و مرگ ادبیات سوگواری کند؛ عزیمتی که خود نقطۀ آغازی می شود برای سفر به درون، تلاش جهت کشف خویشتن در شهری بیگانه و مواجهۀ پیاپی با اشباح گذشتگان، از جمله شبح گریزپای ساموئل بکت و شخصیت خیالی مرموز در شاهکار جویس، یعنی اولیس.