درباره کتاب:
«جاناتان مرغ دریایی، یک روز میفهمی بیمسئولیتی عاقبت خوشی ندارد. زندگی ناشناخته و ناشناختنی است، و ما چیزی از آن نمیدانیم جز اینکه به دنیا آمدهایم تا شکممان را سیر بکنیم، و تا جایی که برایمان امکان دارده زنده بمانیم.»
سابقه نداشت مرغان دریایی در پاسخ به «شورای بزرگ» سخنی بگویند و اعتراضی بکنند، ولی صدای جاناتان بلند شد. چنین خروشید: «بیمسئولیتی؟ برادران! رفتار چه کسی مسئولانهتر است از مرغی دریایی که برای زندگی مفهومی والاتر و مقصودی برتر یافته و از پی آنها میرود؟ هزاران سال دنبال کلهی ماهیها به هر کنج و گوشهای سرک کشیدهایم، ولی حالا دلیلی برای زیستن نداریم: یادگیری، کشف، نیل به آزادی.»
تاریخ اروپا شاهد سه لحظهی دموکراتیکِ بزرگ بوده است: پس از جنگ جهانیِ اول در سال 1918، پس از جنگ جهانیِ دوم در سال 1945، و پس از پایان کمونیسم در سال 1989. بسیاری از دموکراسیهایی که در این سه مقطع زمانی بر پا شدند به شکست و فروپاشی انجامیدند، آن هم در شرایطی که از بسیاری جهاتِ مهم شبیه به شرایط امروز ما بودهاند…
تاریخِ قرنِ بیستمِ اروپا به ما میآموزد که چطور ممکن است جوامع درهم بشکنند، دموکراسیها سقوط کنند، اخلاقیات فروبپاشد و مردمانِ عادی یکباره خودشان را اسلحهبهدست بالای سرِ گورهای دستهجمعی بیابند. درک دلایل به وجود آمدن این شرایط برای امروزِ ما بسیار مفید خواهد بود.
(پیش بینی های ایمنی،جنبه های بهداشتی در مسافرت،بیماری های همه گیر)