غریبه در شهر
داستان در مورد مشروطه طلبان است و تلاش «روس»های تزاری و زیردستان آنها، برای خاموش کردن قیام. ماجرا در «تبریز» اتفاق میافتد، زمانی که «ستارخان»، گویا از بین رفته، و شایع شده که عمویش «امامقلی» میخواهد به شهر قشون کشی کند، و «روس»ها در به در به دنبال او میگردند. «امامقلی» در حقیقت وجود خارجی ندارد، و سردمداران نهضت، برای حفظ روحیه ی مردمان این شایعه را راه انداخته اند. همزمان با همین سخنها، غریبه ای به نام «حیدر» وارد شهر شده، و همه گمان میبرند که او «امامقلی» است و…
ساعدی در اواسط دهه ی 30، دهه ی شکست، با نام مستعار “گوهرمراد” ظهور کرد. ابتدا داستان ها و نمایش نامه هایش در مجلاتی نظیر “سخن” و “صدف”، و از ابتدای دهه ی چهل، مجموعه های داستان و نمایش نامه هایش منتشر شدند، و روی صحنه آمدند. در اواسط دهه ی چهل، به عنوان یکی از دو سه تن نمایش نامه نویس برتر ما شناخته شده بود. داستان های “گاو” و “دایره مینا”، ساخته ی داریوش مهرجویی، و “آرامش در حضور دیگران” ساخته ی ناصر تقوایی … فیلم نامه هایی هستند برگرفته از آثار ساعدی، که اغلب خود در بازنوشتنشان همکاری داشته است.
“ارفع الدوله گفت: آخه اون که امام قلی نیست!
عبدالله خان با تعجب پرسید: چه طور نیس؟
ابراهیم خان گفت: اصلا آدمی به اسم امام قلی وجود نداره این نقشه ای بود که در این انجمن مطرح شد تا مردمو به هیجان بیاره و آماده ی مبارزه بکنه. یادتون باشه که تا لحظه ی آخر مبارزه این راز فاش نشه. و ایمان مردمو به اما قلی باید خیلی زیاد تقویت کنیم….”