آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 5
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 22
دوست نداشتم 0

شرکت خلاقیت

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
مدیریت
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
260541
شابک:
9786008812357
نویسنده:
انتشارات:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1398
جلد:
شمیز
قطع:
وزیری
تعداد صفحه:
270
شماره چاپ:
5
طول:
24
عرض:
17
وزن:
324 گرم
قیمت محصول:
2,082,500 ریال
2,450,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره شرکت خلاقیت:

اد کتمول بنیان‌گذار شرکت پیکسار و مدیرعامل کنونی پیکسار و دیزنی در کتاب جذاب و خواندنیِ شرکت خلاقیت از مسیر شگفت‌انگیزی که طی کرده گفته، از رسیدن به رؤیاهایش، از ساختن ذره‌ذره‌ی پیکسار و انقلابی که همراه با استیو جابز و جان لستر ایجاد کرده و البته از کارکردن با استیو جابز.
این کتاب راهنمای خلاق‌بودن است، راهنمای کوتاه‌نیامدن در مسیرِ رسیدن به رؤیاها، راهنمای شکست‌خوردن و دوباره‌برخاستن، راهنمای ساختن محصولاتی بی‌نقص از مدیری که کتابش را با این جمله تمام کرده است: عالی‌کردنِ محصول هدف است.
در این کتاب می‌خوانیم:
دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام از یک تعطیلات در پارک یلواستون برمی‌گشتیم. پدرم ماشین فورد استیشن واگن ۵۷ زردمان را رانندگی می‌کرد، مادرم در صندلی جلو بود و من و برادران و خواهرانم در صندلی پشت جمع شده بودیم. ما در یک جاده‌ی مارپیجِ مرتفع، با یک دره‌ی عمیق در سمت راست‌مان و بدون هیچ ریل محافظی در حرکت بودیم. ناگهان روبه‎روی‎مان، سَرِ پیچی، یک ماشین ظاهر شد که وارد خطِ ما شده بود. به خاطر می‌آورم که مادرم جیغ کشید و پدرم پایش را روی ترمز کوبید؛ او نمی‌توانست ماشین را منحرف کند، چون دره چند قدم سمت راست‌مان بود. کند‏شدن زمان و یک لحظه سکوت مطلق را به یاد می‌آورم، پیش از آن‎که ـ بوم! ـ ماشین دیگر به ما برخورد کرد و ماشین‌مان را از کنار مچاله کرد. وقتی لغزیدن‌مان بالاخره تمام شد، بزرگ‎ترها پیاده شدند و شروع کردند به داد‎زدن، ولی من فقط همان‎جا ایستادم و به خرابی ماشین‌مان خیره شدم. اگر ماشین دیگر، فقط دو اینچ بیش‎تر به‌سمت ما منحرف شده بود، به جای کنار ماشین، با سپر جلوی ما برخورد می‌کرد و ما را مستقیم از روی صخره به پایین پرت می‌کرد. تهدیدهای جانی مثل این، معمولاً برای همیشه در ذهن آدم حک می‌شود. دو اینچ آن‎طرف‌تر پیکساری وجود نداشت.