خیاط
Krawiec
اسلاومیر مروژک
| اسلاومیر مروژک در 29 ژوئن سال 1930 در کراکوف لهستان متولد شد.
مروژک کار خود را به عنوان روزنامهنگار و کارتونیست در سال 1951 آغاز کرد و در 1953 اولین رمانش را نوشت. اولین مجموعه داستان او نیز در 1957 با نام فیل منتشر شد و بلافاصله به بسیاری زبانهای اروپایی ترجمه شد. در سال 1958 اولین نمایشنامۀ خود، پلیس، را به چاپ رساند. با موفقیت نمایشنامههایش کمکم فعالیت اصلی خود را به نمایشنامهنویسی اختصاص داد. مروژک در 1963 لهستان را ترک کرد و به ایتالیا، فرانسه و سر آخر به مکزیک رفت و تا سال 1996 همانجا ماند. در 1996 بار دیگر به لهستان آمد و در کراکوف ساکن شد تا سال 2008 که بار دیگر به فرانسه رفت و تا پایان عمر همانجا ماند.
مروژک در 15 اوت 2013 در نیس درگذشت.
محمدرضا خاکی
| محمدرضا خاکی در سال 1329 در کرمانشاه متولد شد.
خاکی لیسانس هنرهای نمایشی را در سال 1357 در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران گرفت. او در سال 1362 در دانشگاه پاریس 8 رشتۀ علوم تربیتی در زمینۀ روانشناسی آموزشی درمانی خواند و لیسانس این رشته را گرفت. سپس در همین دانشگاه فوق لیسانس تئاتر خواند و همچنین دیپلم مطالعات عالی در رشتۀ تئاتر و علوم نمایشی گرفت. خاکی برای ادامۀ تحصیل در رشتۀ تئاتر در مقطع دکترا به دانشگاه سوربن رفت و در سال 1370 مدرک دکترای خود را اخذ کرد.
خاکی از سال 1371 تاکنون در دانشگاه متعددی از جمله دانشگاههای پاریس 8، هنر، سوره، تهران، آزاد تهران مرکز، تربیت مدرس و... تدریس کرده و عضو هیئت علمی و مدیر گروه برخی از آنها بوده است. او در این سالها به کارگردانی و دراماتورژی در عرصۀ تئاتر نیز مشغول بوده و آثاری از جمله تراس، روال عادی، مرغ دریایی و پرتره را به روی صحنه برده است. خاکی از سال 1378 کتابهای متعددی در زمینۀ تئاتر و ادبیات نمایشی ترجمه کرده است. مفیستو برای همیشه، دام، دراماتورژی چیست؟ دراماتورژ کیست؟، شهادت پیوتر اوهه، جنگ شعاع، دیدهبانان، آتشسوزیها و ستایش تئاتر از ترجمههای خاکی است.
| نمایشنامه «خیاط» را اسلاومیر مروژک در 1964 نوشته و برای نخستین بار در 1977 به چاپ رسانده است. در این نمایشنامۀ سه پردهای که به عنوان یکی از آثار شاخص ادبیات نمایشی تئاتر معاصر لهستان در نظر گرفته شده؛ مروژک با شیوۀ سرشار از طنز و تمسخر و با لحنِ هجوآمیز و گزندهای که خاصِ نمایشنامههای اوست، به طرح پرسشهای جدی و جهانشمول پیرامونِ جایگاه و نقش فرهنگ، تغییر مسیر در جنبشهای اجتماعی، ادعای بازگشت به طبیعت و حفظ محیطزیست و خرابکاریها و دام و تلههای مدعیانِ دروغگو و جعلی این بازگشت، میپردازد.
| حملۀ بَربَرهای به قلمرو سلطنتی و فتح آن، باعث بیدار شدنِ امیدهایی علیه قدرت و نفوذِ خارج از اندازۀ «خیاطِ دربار» در دلِ «کارلوس»، انقلابی آرمانگرا میشود. پرسش این است: آیا فاتحان زُمُخت و نامُتمدنِ جدید، جلو قدرت و نفوذِ نامحدودِ خیاط دربار را خواهند گرفت، یا آنها نیز به نوبۀ خود، مجذوب حیلهها و تواناییهایِ نیرنگآمیز او خواهند شد؟
| مجموعه نمایشنامههای بیدگل، مجموعهای منحصربه فرد از نمایشنامههایی است که تا به حال به فارسی ترجمه نشدهاند و یا ترجمۀ مجددی از نمایشنامههایی خواهد بود که از هر جهت لزوم ترجمۀ دوبارۀ آنها حس میگردد.