تاریخ نو (اعترافات و مکالمات)
از دید استنفورد دو گونه تاریخ وجود دارد: اول رویدادهای عینی مشخص در زمان و مکان معین، و دوم، چرخهی حفظ، یادآوری و بازآفرینی آن رویدادها و تاثیر آنها بر مواجهه با رویدادهای کنونی.
تاریخ نو خوانشی از تاریخ اول است در مواجهه با خوانش جبرگرایانه از تاریخ. در این تاریخ به جای تمرکز بر حوادث سیاسی ، فعالیتهای بشری در زمینهی اجتماعی و اقتصادی مورد کنکاش قرار میگیرند. این تاریخ بیشتر به مردم میپردازد تا به شاهان. محوریت در این خوانش تاریخی بر رفتارهای انسانی فارغ از تمرکزگرایی تاریخ سیاسی است.
با نگاهی به سخن پیتربرک که ((تاریخ بیطرف وجود ندارد و تاریخ تنها تاریخ زمان حال است )) در خواهیم یافت که این کتاب گویاترین سند برای تعریف تاریخ نواست: تحلیل مورخ. چشمی که تاریخ را دیده، ذهنی که آن را شناسایی کرده و زبانی که آن را بازگو نموده و در بستر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و انسانی خویش به اعتراف نشسته است. در این کتاب برترین مورخان تاریخ نو با ترسیم تاریخ شخصیت، اندیشه و علایق خویش، شخصیت تاریخی خود و آنچه از تاریخ دریافتهاند را تشریح نمودهاند. بی شک خواندن این کتاب دورنمایی نو در برابر چشم علاقمندان به مفهوم تاریخ نو خواهد گشود.