آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 4
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 37
دوست نداشتم 1

کلیسای جامع و چند داستان دیگر

امتیاز محصول:
(7 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
36952
شابک:
9789644480645
انتشارات:
موضوع:
داستان های کوتاه مجموعه ها
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
323
طول:
21.6
عرض:
14.3
ارتفاع:
1.5
وزن:
369 گرم
قیمت محصول:
1,200,000 ریال
موجود نیست
درباره کلیسای جامع و چند داستان دیگر:

اثر ریموند کارور، شاعر و داستان‌نویس معاصر آمریکایی است. از این نویسنده سه مجموعه شعر و سه مجموعه داستان کوتاه باقی مانده و اغلب داستان‌های او در ایران ترجمه شده‌اند. کلیسای جامع و دیگر داستان‌های این مجموعه هم ترجمه‌ی فرزانه طاهری هستند.

در ابتدای کتاب و قبل از شروع داستان‌ها، دو مقاله و یک مصاحبه از کارور می‌خوانید. «شور» و «نوشتن» عنوان این دو مقاله هستند که در سال 1981 نوشته شده‌اند. شور را به درخواست نیویورک تایمز بوک ریویو و نوشتن را به درخواست توسولوتاروف و استیوبرگ در باب تأثیرپذیری نویسنده از اشخاص یا چیزها نوشته و مصاحبه را هم در سال 1983 با پاریس ریویو انجام داده است. داستان‌های کتاب هم در سه مجموعه با عنوان‌های «می‌شود لطفا ساکت باشی؟»، «وقتی از عشق حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم» و «کلیسای جامع» مرتب شده‌اند. کارور در داستان‌هایش یأس و سرگشتگی زندگی در آمریکا را به تصویر کشیده است. به تعبیر مترجم «آمریکای کارور آمریکای استیصال است، فرورفته در غباری از درد و سرخوردگی.» واقع‌بینی مؤلفه‌ی دیگر سبک این نویسنده است. شخصیت‌های داستان‌های او یک وجه مشترک دارند و آن گرفتار شدن در وضعیت‌هایی بغرنج است که نمی‌توان راه فراری برایشان متصور شد.

در بخشی از مقاله‌ی شور آمده است: «هیچ‌کدام از داستان‌هایم البته واقعا رخ نداده‌اند ـ من حدیث نفس نمی‌کنم ـ اما اغلب آن‌ها شباهتی هرچند ناچیز به رخدادها یا موقعیت‌های خاصی از زندگی دارند. اما وقتی می‌کوشم فضای فیزیکی یا اثاث مربوط به یک موقعیت در زندگی را به خاطر آورم (اگر گلی آن‌جا بوده، چه گلی بوده است؟ آیا بویی داشته؟ و از این قبیل)، اغلب اوقات ذهنم خالی خالی است. بنابراین مجبورم در طی کار بسازمشان.»