آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 3
در حال خواندن 0
خواندم 1
دوست داشتم 11
دوست نداشتم 0

غول مدفون (روزنه)

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
161891
شابک:
9789643345563
انتشارات:
موضوع:
داستان های انگلیسی قرن 20
زبان:
فارسي
جلد:
سخت
قطع:
پالتویی
تعداد صفحه:
456
طول:
19.5
عرض:
12.5
ارتفاع:
2.5
وزن:
480 گرم
قیمت محصول:
3,800,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره غول مدفون (روزنه):


نقد و بررسی کتاب غول مدفون

جادو و اسطوره در فضایی حماسی با هم یکی شده‌اند تا «غول مدفون» را خلق کنند، کتابی در حد یکی از همان شاهکارهای همیشگی «کازوئو ایشی گورو»، نویسنده‌ی ژاپنی. هرچه از افسانه و موجودات عجیب و غریب تاریخی بخواهید، در غول مدفون جمع شده است و این یعنی تلفیق کم‌نظیری از ژانرهای درام، دلهره‌آور، مرموز، فانتزی و تاریخی. این کتاب هنگامی که منتشر شد، خیلی از منتقدان و مخاطبان را تحت تاثیر قرار داد و با استقبال کم‌نظیری مواجه شد. تا جایی که در سال 2015، روزنامه‌ی گاردین آن را به‌عنوان مهم‌ترین کتاب سال معرفی کرد. تاثیرگذاری این کتاب در دنیای ادبیات به همین‌جا ختم نشد و در سال 2017 توانست برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شود. موراکامی، نویسنده‌ی بزرگ ژاپنی درباره‌ی ایشی گورو می‌گوید: «هر یک از کارهای این نویسنده جدید است و هر بار که کتابی تازه از او به چاپ می‌رسد با عجله خودم را به کتابفروشی می‌رسانم». خواندن کتاب غول مدفون یعنی غرق شدن در دنیایی منحصربه‌فرد و ماجراجویی‌های پر از فرازونشیب.
خلاصه داستان غول مدفون

دنیا جای عجیبی شده است. ساکسون‌ها و برایتون‌ها پس از جنگی ویران‌گر و خانمان‌سوز، حالا در صلح زندگی می‌کنند. بهای این صلح شکننده، فراموشی است. فراموشی در این سرزمین‌ مثل یک مه فراگیر، تمام مردم را مبتلا کرده است. مه فراموشی از نفس اژدهایی می‌آید که خاطرات مردم را پاک کرده است. دیگر کسی عشق، امید، جنگ و خون‌خواهی را به خاطر نمی‌آورد. درمیان مردم گنگ و خودباخته، زن و شوهری کهن‌سال به نام «اکسل» و «بئاتریس»، خاطرات مبهمی از پسر گمشده‌شان دارند. آن‌ها برای پیدا کردن فرزندشان سفری پر از ماجرا، دلهره و خطر را آغاز می‌کنند که پایان آن فاش شدن راز بزرگ غول مدفون است.

درباره‌ کتاب غول مدفون اثر کازوئو ایشی گورو
 

ایشی گورو فرمانروای بی‌چون و چرای دنیای خودش است، جایی که در آن قوانین را خودش تعیین می‌کند. پایبندی خاصی به سبک‌های ادبی و داستان‌نویسی ندارد. او با جسارت تمام هرچه بخواهد می‌نویسد، چندتایی آدم معمولی، دو جین جادوگر و هیولا، اگر لازم باشد، آرتور هم با شمشیر جادویی‌اش وارد می‌شود. زمان و مکان را دست‌کاری می‌کند و ابرانسان‌ها و اسطوره‌ها را به خدمت خود درمی‌آورد. باوجود این، گورو قهرمانانش را از میان مردمی انتخاب می‌کند که ممکن است همین دور و برها باشند، همان کسانی که ته یکی از همین بن‌بست‌های کوچه و خیابان، دچار مه فراموشی شده‌اند و دیگر نه شهامت و افتخار را به‌خاطر می‌آورند و نه شادی و آرامش را. فقط زنده‌اند و زندگی نمی‌کنند. کسانی هم که تکانی به خود می‌دهند و دل را به دریا می‌زنند، روی غولی نهفته راه می‌روند که نه دیده می‌شود و نه شنیده. لحن و قلم گورو در این کتاب بسیار موقر و متین است. او برای جذاب کردن نوشته‌هایش نیازی به قلم‌فرسایی یا استفاده از کلمات پیچیده یا طنزآلودی که خیلی از نویسنده‌ها استفاده می‌کنند، ندارد. نمونه‌ی بارز رعایت ادب و نزاکت در گفت‌وگوهای روزمره‌ی بئاتریس و اکسل وجود دارد. در داستان‌های ایشی گورو، ارزش‌های انسانی و اخلاق‌گرایی تعریف تازه‌ای پیدا می‌کنند. عشق در تمام این آثار همان نیرویی است که انسان مبارز و جست‌وجوگر را در راه پیدا کردن حقیقت و راستی، به جلو می‌راند، تنها پدیده‌ای که می‌تواند تمام نیروهای سیاه را شکست دهد، جز مرگ. ایشی گورو مرگ را حقیقتی می‌داند که کسی یارای مقابله با آن را ندارد. واقع‌گرایی او در برخورد با مرگ همان چیزی است که نوشته‌هایش را هیجان‌انگیز و پرالتهاب می‌کند.

خلاقیت و تصویرسازی این نویسنده بی‌نظیر است. او پدر سبکی است که خودش خالق آن است و در دنیا طرف‌داران زیادی دارد. مهارت این نویسنده در تلفیق هماهنگ و یک‌دست وقایع تاریخی، نمادها و شخصیت‌های اسطوره‌ای، کم‌نظیر است. حوادث این کتاب در مکان و زمانی ناشناخته و مبهم اتفاق می‌افتند. هرچند سرزمین غول مدفون در بریتانیای قرن شش واقع شده، اما حضور شخصیت‌ها و پدیده‌های مختلف از دوره‌ها و سرزمین‌های مختلف تاریخ، به آن حال و هوایی مرموز و غریب می‌دهد. حتی درجاهایی از کتاب گفته می‌شود که در نقاط دیگر دنیا تمدن‌های بزرگی شکوفا شده است، اما در بریتانیا سطح زندگی و شرایط مردم از دوره‌ی آهن فراتر نرفته است. فراموشی در دنیای غول مدفون پدیده‌ای عجیب و درعین‌حال نمادین است. تا همین چند وقت پیش زن سرخ‌مویی در دهکده زندگی می‌کرد که مردم همیشه به دستان شفابخش او پناه می‌بردند. حالا که او ناگهان ناپدید شده، نه کسی می‌پرسد او کجاست و نه این که از نبودنش تاسف می‌خورد. در این میان اکسل تنها کسی است که تصاویر محوی از این زن را به‌خاطر می‌آورد. او با مردم درباره‌ی این زن موسرخ صحبت می‌کند، درحالی که همه متعجب به او نگاه می‌کنند و می‌گویند اصلا نمی‌دانند او راجع‌به چه کسی صحبت می‌کند. اکسل و بئاتریس فقط می‌دانند که پسری داشته‌اند که دیگر در ده زندگی نمی‌کند. حتی صورت و ظاهر او را هم فراموش کرده‌اند. فقط می‌دانند فرزندی داشته‌اند که به دلایلی نامعلوم از دهکده رفته است. مفهوم فراموشی در این کتاب مصداق همان «از دل برود، هر آن که از دیده رود» است. با این که زندگی این مردم در چنین شرایط ناامن و آشفته‌ای بسیار به هم وابسته است، زندگی انفرادی افراد دیگر جایی برای تعاون و زندگی اجتماعی باقی نگذاشته است. تا زمانی که کسی باشد و زندگی را آسان‌تر کند، چه بهتر؛ درغیر این صورت، کسی که رفته، دیگر رفته و بازگشتی در کار نیست. قدرشناسی و محبت بین این مردم از بین رفته و هر کسی سر در لاک خود فرو برده است. و این همان تصویر غم‌زده و دردناک از انسان مدرن معاصر است که حتی قرن‌ها پس از عصر آهن، هنوز هم به اسیر فراموشی و نسیان است.
درباره نویسنده

تلفیقی از جین آستن، فرانتس کافکا و مارسل پروست، این چیزی است که سارا دانیوس، دبیر دائمی آکادمی سوئد در مورد این نویسنده گفته است. ایشی گورو نویسنده‌ی ژاپنی‌الاصل اهل بریتانیا است که دانش‌آموخته‌ی نویسندگی خلاق است. غول مدفون هفتمین اثر این نویسنده است که با سایر کتاب‌هایش فضای متفاوتی دارد. «منظر پریده‌رنگ تپه‌ها»، «بازمانده‌ی روز» و «شام خانوادگی» از سایر آثار این نویسنده‌ی بزرگ هستند که همه با توجه و استقبال زیادی از سمت منتقدان و مخاطبان مواجه شده‌اند. در این میان کتاب «هرگز رهایم نکن» یکی از ماندگارترین آثار این نویسنده است که در سال 2010 فیلم موفقی هم براساس آن ساخته شد. خلق چنیی فضاها و داستان‌های متفاوتی از یک نویسنده، نشان‌دهنده‌ی نبوغ و خلاقیت او در داستان‌پردازی و قصه‌گویی درباره‌ی موضوعات مختلف است. مجله‌ی تایمز در سال 2008 گورو را در رتبه‌ی 32 از بین 50 نویسنده‌ی برتر انگلیسی از سال 1945 قرار داده است. گورو نویسنده‌ای است که با وجود محبوبیت و شهرت زیاد در محافل ادبی و مردمی، باز هم چندان اعتقادی به تجاری‌سازی و جوایز و عناوین ندارد. او پس از این که جایزه‌ی نوبل را دریافت کرد، گفت: «وقتی به همه‌ی نویسنده‌های بزرگی که در حال حاضر زنده هستند و این جایزه نصیب‌شان نشده، فکر می‌کنم، احساس می‌کنم فریبکارم».

ترجمه کتاب غول مدفون اثر کازوئو ایشی گورو

ایشی گوروی ژاپنی-بریتانیایی در ایران محبوبیت زیادی دارد. کتاب‌های او پس از انتشار اولین نسخه، به‌سرعت در ایران ترجمه می‌شود و در اختیار طرف‌داران وفادار او قرار می‌گیرد. غول مدفون را در ایران «فرمهر امیردوست»، «آرزو احمی» و «سهیل سمی» ترجمه کرده‌اند. در این میان امیرمهدی حقیقت، توانسته ترجمه‌ای روان و خوش‌خوان از این کتاب را وارد بازار کتاب کند. ترجمه‌ی این کتاب، با درنظرداشتن لحن متن اصلی، بسیار دقیق و با احترام به زبان نویسنده انجام شده است. لحن کتاب نه چندان رسمی و پرتکلف است و نه خیلی روزمره و خودمانی. کلمات و عبارات آن ساده و معمولی هستند و به‌راحتی مخاطب را با خود همراه می‌کنند. امیر مهدی حقیقت مترجمی است که تاکنون آثار زیادی از «سام شپارد»، «دن چاون»، «موراکامی»، «پائولو کوئیلو» و «جی کی رولینگ» را ترجمه کرده است.
در بخشی از کتاب غول مدفون می‌خوانیم

بئاتریس در گوش اکسل گفت: «از قرار معلوم چند ساعت پیش، یکی از مردهای دهکده، نفس‌نفس‌زنان با گَل و گردن زخمی برگشته توی ده، و وقتی نفسش جا آمده، گفته با برادر و برادرزاده‌اش، که یک پسربچه‌ی دوازده ساله است، سر جای همیشگی‌شان لب رودخانه ماهی می‌گرفتند که دو تا غول به‌شان حمله می‌کنند. ولی مرد می‌گوید که غول‌ها از این غول‌های معمولی نبودند. وحشت‌انگیز بودند و فرزتر و مکارتر از هر غولی که این مرد به عمرش دیده بوده. این دیوها -چون این دهاتی‌ها به‌شان می‌گویند دیو- برادرش را جابه‌جا کشته‌اند و پسرش را هم زنده زنده و دست‌وپا زنان با خود برده‌اند. خود مرد زخمی هم بعد از تعقیب و گریزی طولانی لب رودخانه بالاخره توانسته قسر دربرود و می‌گوید خرخرهای شوم آن‌ها را تمام مدت از پشت سر می‌شنیده که نزدیکش می‌شدند. ولی دست آخر آن‌قدر می‌دود که قالشان می‌گذارد».
 

برچسب‌ها: