آیا کتاب را خواندهاید؟
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
1
0
0
14
0
آناخوسیفا
امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان
ویژگیهای محصول:
کد کالا:
147687
شابک:
9789649027036
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
کودک و نوجوان
مترجم:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1394
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
304
وزن:
360 گرم
قیمت محصول:
300,000 ریال
موجود نیست
درباره آناخوسیفا :
درباره کتاب:
آنا خوسیفا در مورد مرد یک دستی است که همسرش قدرت دیدن درون انسانها را دارد "دون خوان"، پادشاه پرتغال که دو سال پیش با "آناخوسیفا"، ازدواج کرده نذر می کند که اگر صاحب فرزندی شد صومعه ای برای همسرش احداث نماید .پس از تولد کودک، پادشاه کشیشی را مسئول ساختن صومعه می کند که خود در آرزوی پرواز با ماشین پرنده است" .بالتازار "مردی است که در این کار به کشیش کمک می کند" .بلیموندا "همسر بالتازار که دارای نیروی سحر و جادوست، از آرزوی کشیش باخبر شده در این امر او را یاری می رساند و کشیش عاقبت موفق به پرواز می شود ;اما براساس قوانین موجود، کشیش به دلیل پرواز بالاتر از محدوده قانونی، محکوم به مرگ می شود و ....
قسمت های از داستان: خیلی جالب است که مردان و زنان در شکم مادر شکل می گیرند و در آنجا در دنیای خودشان نسبت به همه چیز بی تفاوت هستند ولی به این دنیا که می آیند مجبورند مبارزه کنند . شاه باشد یا سرباز ، مذهبی باشد یا قاتل ، زن راهبه در روسیو باشد یا زن انگلیسی در بارداباس ، یک چیز مسلم است اینکه باید جنگید ولی با این حال همه چیز همیشگی نیست و روزی سرانجام می توان از همه چیز و همه کس گریخت . البته هرگز کسی نمی تواند از خودش بگریزد .
کسی چنین چیزی ننوشته ولی من می گویم که خداوند دست چپ ندارد چون همیشه همه برگزیدگان ، خود را دست راست او احساس می کنند و یا دست راست او می خوانند و هیچ کس از دست چپ او سخنی به میان نمی آورد . بنابراین با اینکه او غایب و از نظر ما پنهان است من به جرات می گویم که دست چپ ندارد .
عنوان اصلی این رمان «صومعه » است. این رمان داستان پادشاهی ا ست که همسری ا تریشی میگیرد و از پیروان دین مسیح درخواست میکند که صومعه ای برای ا وبرپا کنند.به موازات این موضوع، کشیشی هم هست که میخواهدبرای نخستین باربایک ماشین پرنده پرواز را تجربه کند. موضوع این رمان بر اساس یک رویداد تاریخی و مستند نوشته شده است.
آنا خوسیفا در مورد مرد یک دستی است که همسرش قدرت دیدن درون انسانها را دارد "دون خوان"، پادشاه پرتغال که دو سال پیش با "آناخوسیفا"، ازدواج کرده نذر می کند که اگر صاحب فرزندی شد صومعه ای برای همسرش احداث نماید .پس از تولد کودک، پادشاه کشیشی را مسئول ساختن صومعه می کند که خود در آرزوی پرواز با ماشین پرنده است" .بالتازار "مردی است که در این کار به کشیش کمک می کند" .بلیموندا "همسر بالتازار که دارای نیروی سحر و جادوست، از آرزوی کشیش باخبر شده در این امر او را یاری می رساند و کشیش عاقبت موفق به پرواز می شود ;اما براساس قوانین موجود، کشیش به دلیل پرواز بالاتر از محدوده قانونی، محکوم به مرگ می شود و ....
قسمت های از داستان: خیلی جالب است که مردان و زنان در شکم مادر شکل می گیرند و در آنجا در دنیای خودشان نسبت به همه چیز بی تفاوت هستند ولی به این دنیا که می آیند مجبورند مبارزه کنند . شاه باشد یا سرباز ، مذهبی باشد یا قاتل ، زن راهبه در روسیو باشد یا زن انگلیسی در بارداباس ، یک چیز مسلم است اینکه باید جنگید ولی با این حال همه چیز همیشگی نیست و روزی سرانجام می توان از همه چیز و همه کس گریخت . البته هرگز کسی نمی تواند از خودش بگریزد .
کسی چنین چیزی ننوشته ولی من می گویم که خداوند دست چپ ندارد چون همیشه همه برگزیدگان ، خود را دست راست او احساس می کنند و یا دست راست او می خوانند و هیچ کس از دست چپ او سخنی به میان نمی آورد . بنابراین با اینکه او غایب و از نظر ما پنهان است من به جرات می گویم که دست چپ ندارد .
عنوان اصلی این رمان «صومعه » است. این رمان داستان پادشاهی ا ست که همسری ا تریشی میگیرد و از پیروان دین مسیح درخواست میکند که صومعه ای برای ا وبرپا کنند.به موازات این موضوع، کشیشی هم هست که میخواهدبرای نخستین باربایک ماشین پرنده پرواز را تجربه کند. موضوع این رمان بر اساس یک رویداد تاریخی و مستند نوشته شده است.