آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 1
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 7
دوست نداشتم 0

خواجه تاجدار

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
327252
شابک:
9786229734780
نویسنده:
انتشارات:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1399
جلد:
گالینگور
قطع:
وزیری
تعداد صفحه:
1214
شماره چاپ:
1
طول:
24
عرض:
17
وزن:
1457 گرم
قیمت محصول:
3,950,000 ریال
موجود نیست
درباره خواجه تاجدار:


خواجه تاجدار رُمانی تاریخی است که توسط ذبیح‌الله منصوری با ترجمه و اقتباس از نوشته‌ای که در مقدمه کتاب به فردی فرانسوی بنام ژان گِور jean guèvre منتسب گردیده بدست آمده‌است. بسیاری از اهل فن بر این باورند که چنین نویسنده‌ای وجود خارجی ندارد و این کتاب نیز مانند بیشتر ترجمه‌های ذبیحی ساخته و پرداخته ذهن خود اوست. این کتاب به رخدادهای تاریخی ایران از هنگام مرگ نادرشاه افشار تا پایان زندگی آقامحمدخان قاجار به دیدی داستان‌گونه و با اعمال متد داستان پردازی و بسط داستان توسط مترجم می‌پردازد.

داستان کتاب از شب تولد آقا محمد خان قاجار آغاز و با مرگ وی به پایان می‌رسد.


عناوین و سرفصل‌ها کتاب با توضیح کوتاه
عناوبن جلد اول
ستاره دنباله دار و نوزاد بدون دنباله
در شب دوازدهم ماه ربیع الثانی سال 1155هجری قمری برابر سال 1112خورشیدی در صحرای ترکمان(ولایت استرآباد) که ستاره دنباله دار در آن شب طلوع کرده بود محمدحسن خان رئیس طایفه اشاقه باش از ایل قاجار(پدر آقامحمدخان قاجار)از استرآباد به صحرای ترکمان و محل سکونت طایفه خود برگشت. آقا محمدخان قاجار در ساعات بعد از نیمه شب به دنیا آمد و در همان شب بر اثر بارش شدید باران و جاری شدن سیل طایفه اشاقه باش گرفتار سیل شد و خسارات و مشکلات بسیاری برای محمدحسن خان و طایفه او به وجود آمد.

شیرزنی به نام جیران
محمدحسن خان به خاطر سیل و مشکلات طایفه اش همسرش جیران(مادر آقامحمدخان قاجار)را به همراه خود آقامحمدخان به استرآباد می فرستد و در آن شهر حکمران استرآباد(به نام سبزعلی بیک) بعد از دیدن جیران به خاطر زیبایی او در صدد تصاحب همسرمحمدحسن خان بر میآیدو زمانی که جیران از این موضوع مطلع میشود تصمیم می گیرد به صحرای ترکمان بازگردد. سبزعلی بیک حکمران استرآباد که نمی خواست جیران را از دست بدهد پنج نفر از نوکران خود را مأمور ربودن جیران می کند