آیا کتاب را خواندهاید؟
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
0
0
0
10
0
پریباد
امتیاز محصول:
(2 نفر امتیاز دادهاند)
دسته بندی:
داستان ایران
ویژگیهای محصول:
کد کالا:
55176
شابک:
9786005941364
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
داستان های فارسی قرن 14
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
544
طول:
21.4
عرض:
14
ارتفاع:
2.5
وزن:
603 گرم
قیمت محصول:
2,250,000 ریال
افزودن به سبد خرید
درباره پریباد:
درباره کتاب:
پریباد، داستان شهری است که یکدفعه و ناغافل در یک شب ناپدید شدهاست. راوی میگوید «هیچ قصهگویی ندیده بودم که قصه پریباد را کاملا بداند. شهری بوده انگار به نام پریباد که یک شب محو میشود و یا طوفان آن را میبرد و شاید برعکس، طوفان، شهری را میآورد به نام پریباد. بعضی میگفتند ساکنانش دیو بودند. در قصهها مکانش را حدود ایزدخواست در اطراف یزد میدانند و در روایتهایی، کنار جبار بارز، حدفاصل بم با نرماشیر. زابلیها هم میگویند این شهر کنار شهر سوخته بوده است.»
در ادامه داستان، «پیر ویس» ماجراهایی حیرتانگیز از شهر «پریباد» حکایت میکند. ماجراهای عجیب و غریب که آنها را از پدرش و او از پدر خود و او نیز از پدر خود یعنی مهرک، پسر میرزا فرجاد شنیده بود. خانمش هم هرچه را درباره پریباد و مردمش و ماجراهای شهر از پدر و مادر و پدربزرگهایش شنیده، بدون مضایقه، تعریف میکند.
حکایت ماجراهای حیرتآور و عجیب و غریب پریباد، غیر از قصوی بودن خود ماجراها، پاسخی هم هستند بر اینکه قصهها در جهان جدید نمردهاند: «پریباد که قصه نیست، نبود. شهری بود که محو شد؛ ناغافل در یک شب دود شد و رفت هوا ...»
نویسنده «پریباد» ، این رمان را رمانی زنانه خوانده و میگوید: «پریباد» رمان زنانهای است؛ چون آناهیتا و نماد زن در فرهنگ ایران نقش مهمی دارد.
پریباد، داستانی اسطورهای و خوشخوان دارد که با نگاه به تاریخ معاصر ایران و اسطورههای ایرانی نوشته شده. از علومی، پیش از این دو رمان «سوگ مغان» و «خانه کوچک» در نشر آموت منتشر شده است.
پریباد، داستان شهری است که یکدفعه و ناغافل در یک شب ناپدید شدهاست. راوی میگوید «هیچ قصهگویی ندیده بودم که قصه پریباد را کاملا بداند. شهری بوده انگار به نام پریباد که یک شب محو میشود و یا طوفان آن را میبرد و شاید برعکس، طوفان، شهری را میآورد به نام پریباد. بعضی میگفتند ساکنانش دیو بودند. در قصهها مکانش را حدود ایزدخواست در اطراف یزد میدانند و در روایتهایی، کنار جبار بارز، حدفاصل بم با نرماشیر. زابلیها هم میگویند این شهر کنار شهر سوخته بوده است.»
در ادامه داستان، «پیر ویس» ماجراهایی حیرتانگیز از شهر «پریباد» حکایت میکند. ماجراهای عجیب و غریب که آنها را از پدرش و او از پدر خود و او نیز از پدر خود یعنی مهرک، پسر میرزا فرجاد شنیده بود. خانمش هم هرچه را درباره پریباد و مردمش و ماجراهای شهر از پدر و مادر و پدربزرگهایش شنیده، بدون مضایقه، تعریف میکند.
حکایت ماجراهای حیرتآور و عجیب و غریب پریباد، غیر از قصوی بودن خود ماجراها، پاسخی هم هستند بر اینکه قصهها در جهان جدید نمردهاند: «پریباد که قصه نیست، نبود. شهری بود که محو شد؛ ناغافل در یک شب دود شد و رفت هوا ...»
نویسنده «پریباد» ، این رمان را رمانی زنانه خوانده و میگوید: «پریباد» رمان زنانهای است؛ چون آناهیتا و نماد زن در فرهنگ ایران نقش مهمی دارد.
پریباد، داستانی اسطورهای و خوشخوان دارد که با نگاه به تاریخ معاصر ایران و اسطورههای ایرانی نوشته شده. از علومی، پیش از این دو رمان «سوگ مغان» و «خانه کوچک» در نشر آموت منتشر شده است.