جیمز جویس همراه با بخش 17 اولیس
جیمز جویس (۱۸۸۲ دوبلین -۱۹۴۱ زوریخ) نویسنده ایرلندی بود که گروهی رمان اولیس وی را بزرگترین رمان سده بیستم خواندهاند. اولین اثرش دوبلینیها مجموعه داستانهای کوتاهی است درباره دوبلین و مردمش که گاهی آن را داستانی بلند و با درونمایهای یگانه تلقی میکنند. بخش 17 اولیس شامل بیش از 300 سوال و جواب که جویس به این بخش از اولیس بیشترین علاقه را داشته است.
می گویند که جویس به این بخش از اولیس بیش ازهر بخش دیگری مباهات می کرده است... این انباشت انبوه، این سکون عظیم ، در جایی به ما عرضه می شود که گمان می کنیم به سوی گشوده گرههای یک افسانه راه افتاده ایم.
ترجمه «اولیس» جیمز جویس چه تاثیری بر ادبیات داستانی ایران داشته است؟ طرح این سوال مضحک و بیپایه به نظر میرسد. دلیل سادهاش هم اینکه ترجمه «اولیس» هیچگاه به زبان فارسی منتشر نشد. البته به استثنای بخش17 که در زمستان 1381 در ادامه «جیمز جویس» جی.ای.ام. استیوارت با ترجمه «منوچهر بدیعی» به چاپ رسیده است. به عبارتی کتاب اولیس بهطور یکپارچه هیچگاه در دسترس مخاطبان فارسیزبان قرار نگرفته است. از اینرو طرح پرسش از کم و کیف تاثیرگذاری اولیس بر ادبیات فارسی فاقد وجاهت و حجیت کافی به نظر میرسد.
......هرکس وارد میشود گمان میکند اولین کسی است که وارد شده است در حالیکه آخرین حلقه از یک سلسله زنجیر پیشین است حتی اگر اولین حلقه از یک سلسله زنجیر بعدی باشد، هرکس گمان میکند خودش اولین و آخرین و یگانه و تنها کسی است که وارد شده در حالی که او نه اولین و نه آخرین و نه یگانه و نهتنها کسی از سلسلهای از کسان است که در بینهایت آغاز شده و تا بینهایت تکرار میشود.