او در طول عمر طولانیش در غالب معرکههای سیاسی و انقلابی گوشه و کنار جهان حاضر و ناظر بود و ماجراهای داستانهایش عمدتاً در متن همین وقایع قرن بیستم میگذرد، آثاری که ابهامات انسان نوین در این دنیای ناآرام را مینماید.
گراهام گرین (Henry Graham Greene) در دومین روز اکتبر۱۹۰۴ در برک همپستد - هرتفوردشایر به دنیا آمد.
او یکی از شش فرزندی بود که در خانه چارلز هنری گرین- مدیر مدرسه برک همسپتد- و ماریون گرین چشم به جهان گشود.گرین بعدها عنوان کرد که یک نویسنده، همواره از عقدههای درونی رنج میبرد. چیزهایی که ذهن او را به خود مشغول میکرد، از تجربیاتش در مدرسه برکهمپستد سرچشمه میگرفت. او در آنجا با کسانی روبهرو شد که برچسب «ابلیس محض» بر پیشانیشان خورده بود.
بهشت از نظرش قابل قبول و باورکردنی مینمود چرا که در دوزخ زیسته بود. کتابهای «گنج سلیمان» نوشته رایدر هاگارد و «افعی میلان» نوشته جوری بوون، نخستین آثاری بودند که از نظر ادبی بر او تاثیر دیرپایی بر جای نهادند و زمینه کار تمام زندگیاش را فراهم آوردند؛ «شیطان» واقعی به دنبال دنیایی که «خوب» واقعی را توان زیستن در آن نیست.
دوران بلوغ «گرین» دوره شادی نبود؛ او خانه را ترک گفت و تنها نتیجهای که به دست آورد، خستگی و سرخوردگی از آزادی جدیدش بود.
پس از چندی به خانه بازگشت و تحت روانکاوی قرار گرفت و اندکی از حالت انزوا بیرون آمد لیکن از نظر روانی و احساسی، شدیدا از پا درآمده بود. پس از فارغالتحصیلشدن از برک همپستد، تحصیلات خود را در کالج بالیول در دانشگاه آکسفورد ادامه داد و در سال۱۹۲۵ موفق شد در رشته تاریخ مدرن، رتبه دوم را به دست آورد. هنگامی که دانشجو بود، به حزب کمونیست پیوست و پس از شش هفته، این تجربه سیاسی را کنار گذاشت. گرچه ارتباط او با حزب کمونیست بسیار کوتاه بود ولی بعدها چند مقاله در گرامیداشت «فیدلکاسترو» و «هوشیمینه» نوشت.
در مجموع، آثار گرین، رمان، شعر، تراژدی، مقاله و داستان کودکان را در بر میگیرد. دیگر آثار او در زمینههایی چون خیانت، تعقیب و آرزویمرگداشتن است. آثار بعدیاش یعنی «نام عمل»(۱۹۳۱) و «شایعه شبانگاه»(۱۹۳۱) کارهای موفقی بودند. گرین یک سری از داستانهای خود را «سرگرمکننده» میخواند و با انتشار اولین داستان از این گروه به نام «قطار استانبول»(۱۹۳۲)، با موفقیت بینظیری روبهرو شد. این داستان در ایالات متحده آمریکا با نام «قطار سریعالسیر شرق» منتشر شد.
«گرین» دوازدهسال پس از تغییر مذهب، «صخره برایتون»(۱۹۳۸) را منتشر کرد؛ این نخستین داستانش بود که بهوضوح به الهیات و مسائل مربوط به آن میپرداخت. در سال۱۹۳۹ کتاب دیگری از وی در سری «سرگرمکنندهها» به نام «مامور مورد اعتماد» چاپ شد. در همان سال، کتاب «جادههای بیقانون» منتشر شد که ماجراهای سفر سال۱۹۳۸ گرین به مکزیک است؛ همان دورانی که آزار و شکنجه کشیشهای کاتولیک به طرز گستردهای جریان داشت.
گرین در طول جنگ جهانی دوم برای ماموریتی محرمانه از سوی وزارت امور خارجه بریتانیا به افریقای غربی رفت و سه سال در آنجا ماند. در سال۱۹۴۳ داستانی از گروه «سرگرمکنندهها» به نام «وزارت ترس» به چاپ رساند. او در سال ۱۹۴۷ مجموعه داستانی به نام «نوزده داستان» - که بعدها در سال ۱۹۵۴ با نام «بیستویک داستان» تجدید چاپ شد – نوشت. به دنبال آن در سال ۱۹۴۸ «اصل مطلب» یا «جان کلام» منتشر شد.
هرچند گرین، تجربه ناخوشایند دو جنگ جهانی را پشت سر گذاشته است، اما چون دیگر نویسندگان همعصر خود، نویسندهای سیاسی نیست یا بهتر است گفته شود که با سیاست، برخورد مستقیم و سادهاندیشانهای ندارد.از زمینههای اصلی داستانهای گرین «مرگ» را میتوان برشمرد. دیگر، تاثیر دوران کودکی نویسنده در آثارش است که اهمیت دارد. خیانت، بیاعتمادی، حسد و معصومیت، تمهای دیگری است که در همه آثار گرین – تقریبا – یافت میشود.
پسزمینه تاریخی و اجتماعی آثار گرین، دیکتاتوری، کشتار، ناآرامی و بحران اقتصادی سالهای دهه۱۹۳۰ است. راهحلهای گراهام گرین – بر خلاف نویسندگان همعصر او – راهحلهای مارکسیستی و انگیزاننده خوانندگان برای انقلاب نیست. جهان داستانهای گرین بیش از آنکه دنیایی آماده انقلاب باشد، جهانی در حال اضمحلال است.
گرین در سال۱۹۶۶، نشان لژیون دونور گرفت و عنوان «همشهری افتخاری» به دست آورد. وی همچنین سه بار کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبی بود. سایر آثار او عبارتند از: «قله لذت»(۱۹۷۲)، «کنسول افتخاری»(۱۹۷۳)، «یک زن غیرممکن» یا «خاطرات دکتر موراز کاپری»(۱۹۷۵)، «عامل انسانی»(۱۹۷۸)، «دکتر فیشه از جنوآ» یا «مهمانی بمب»(۱۹۸۰)، «من متهم میکنم»، «طرف تاریک ینس» و «مسیو کیخوته»(۱۹۸۲).
گراهام گرین سوم آوریل ۱۹۹۱ درگذشت
کتابها
مهمترین رمانهای گراهام گرین:
- ۱۹۲۹ - (مرد وسط
- ۱۹۳۲ - سفر بیبازگشت
- ۱۹۳۴ - It's a Battlefield
- ۱۹۳۵ - England Made Me
- ۱۹۳۶ - اسلحهای برای فروش
- ۱۹۳۷ - صخره برایتون
- ۱۹۳۹ -مأمور معتمد
- ۱۹۴۰ - قدرت و جلال
- ۱۹۴۳ وزارت ترس
- ۱۹۴۸ - جان کلام
- ۱۹۴۹ - مرد سوم
- ۱۹۵۱ - پایان رابطه
- ۱۹۵۵ - آمریکایی آرام
- ۱۹۵۸ _ مأمور ما در هاوانا
- ۱۹۶۰ - فصل بارانی
- ۱۹۶۶ -مقلدها
- ۱۹۶۹ - سفرهایم با خالهجان
- ۱۹۷۳ - کنسول افتخاری
- ۱۹۷۸ - عامل انسانی
- ۱۹۸۰ - دکتر فیشر ژنوی - ضیافت
- ۱۹۸۲ - عالیجناب کیشوت
- ۱۹۸۵ - مرد دهم
- ۱۹۸۸ - باخت پنهان