به سختی میتوان فعالیتهای ساعدی را فهرست کرد. او در تبریز پزشکی عمومی خواند و در تهران تخصص روانپزشکی گرفت. ولی این فعالیت جنبی او بود و ساعدی با فعالیتهای ادبی خود شناخته شده است. او داستان کوتاه مینوشت، رمان نوشته بود، نمایشنامههایی که بهترین گروههای تئاتری کشور اجرا کرده بودند و فیلمنامۀ فیلمهای مطرحی چون گاو، دایرۀ مینا و فیلم "آرامش در حضور دیگران" نیز بر اساس داستان او نوشته و ساخته شد. علاوه بر اینها در زمینۀادبیات کودکان کار کرده بود و ترجمه نیز داشت. ساعدی خیلی زود از دوران دانش آموزی در تبریز کار با نشریات را آغاز کرد که در تمام زندگی خود آن را ادامه داد. غلامحسین ساعدی در سیاست نیز دستی داشت. از همان دوران مدرسه فعال سیاسی بود و از همان دوران تحت تعقیب قرار گرفت و زندانی شد. در کنار همۀ اینها گوشۀ چشمی نیز به علوم اجتماعی داشت. غلامحسین ساعدی از اولین کسانی بود که مطالبی با فرم "تک نگاری نوشت" و در مؤسسۀ تحقیقات اجتماعی چاپ کرد. باید به اینها اضافه کرد سالهای سال مبارزه و ارتباط گسترده با فعالان سیاسی و مشارکت در تأسیس کانون نویسندگان و بسیاری کارهای دیگر را. آثار او در زمان حیاتش به چند زبان ترجمه شدند.
دهه ی چهل برای ساعدی سالهای اوج گرفتن بود. او در این دهه به آذربایجان و جنوب ایران سفر کرد و تک نگاری نوشت و نمایشنامه برای لال بازی (پانتومیم) ترجمه کرد و چند کتاب مشهورش از جمله "عزاداران بیل"، "واهمههای بی نام و نشان"، "آی با کلاه، ای بی کلاه" و "توپ" چاپ شد و چند نمایشنامه از او از جمله "چوب بدستهای ورزیل" اجرا شد و فیلمنامۀ گاو را که داریوش مهرجویی ساخت و ... همچنین ساعدی به همراه جلال آل احد، رضا براهنی و سیروس طاهباز ،برای رفع سانسور از اهل قلم و مطبوعات با دولت وقت (هویدا) مذاکره کرد و در تشکیل کانون نویسندگان مشارکت داشت.
اوایل دهۀ پنجاه نیز ساعدی فعالیتهایش را ادامه داد و از جمله مجلۀ ادبی الفبا را درآورد که با همکاری نویسندگان معتبر آن دوران و نشر امیرکبیر چاپ میشد و تا شمارۀ شش نیز منتشر شد. اما در سال 1353 او برای نوشتن یک تک نگاری به لاسگرد در اطراف سمنان سفر کرد. ساعدی میخواست راجع به شهرکهای نوبنیاد تحقیق کند و بنویسد که توسط ساواک دستگیر شد و به زندان قزل قلعه و سپس اوین منتقل شد. او یک سال را در سلول انفرادی در زندان اوین گذارند و تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت. البته در زندان نیز بیکار ننشست و رمان "تاتار خندان" را نوشت.
از سال 1354 و مدتی پس از آزادی از زندان باز هم ساعدی فعالیتش را ادامه داد. کتابهایی مانند "عاقبت قلم-فرسایی (2نمایش نامه)" ، "گور وگهواره (مجموعه ی داستان)" را چاپ کرد و الفبا را ادامه داد و کتابهایی هم نوشت که چاپ نشدند و برخی پس از مرگ اش به انتشار رسید مانند فیلمنامۀ "عافیتگاه" و رمان "غریبه در شهر". ترجمۀ برخی از آثارش به روسی، انگلیسی و آلمانی و نیز سخنرانی در شبهای شعر انجمن گوته تحت عنوان "شبه هنرمند" از رویدادهای مهم این دوران در کارنامۀ ساعدی است.
سال 1357 ساعدی با دعوت انجمن قلم آمریکا به این کشور سفر کرد که حاصلش چند سخنرانی و چند قرار داد با ناشران برای ترجمۀ آثارش بود. زمستان 57 ساعدی به ایران بازگشت و شروع به فعالیت گستردۀ سیاسی کرد. او در این دوران و پس از پیروزی انقلاب، مقالات فراوان سیاسی اجتماعی در روزنامههای کیهان، اطلاعات، آیندگان و تهران مصور نوشت. سال های 58 و 59 چند نمایشنامه و داستان از او در مجلاتی چون کتاب جمعه، آرش، آدینه، دنیای سخن و کتاب به نگار چاپ شد و داستانها و نمایشنامههایی نوشت که هنوز به چاپ نرسیده است و البته چندی نیز ناتمام و بدون عنوان برجای ماند.
ساعدی از اواخر سال 1360 تا 1364 که فوت کرد در پاریس بود. در این مدت او مجلۀ الفبا را در پاریس پی گرفت و تعدادی نمایشنامه و فیلمنامه نوشت از جمله فیلمنامۀ "مولوروس کبیر" بر اساس داستان "خانه باید تمیز باشد"، با همکاری داریوش مهرجویی. غلامحسین ساعدی هم یکی از چهره هایی است که در گورستان "پرلاشز" پاریس دفن شده است.
کتابشناسی
مجموعه داستانها
• ۱۳۳۴ - خانههای شهر ری.
• ۱۳۳۹ - شب نشینی باشکوه .
• ۱۳۴۳ - عزاداران بیل ۸ داستان پیوسته.
• ۱۳۴۵ - دندیل ۴ داستان.
• ۱۳۴۵ - گور و گهواره (۳ داستان کوتاه)
• ۱۳۴۶ - واهمههای بینام و نشان (۶ داستان کوتاه)
• ۱۳۴۷ - ترس و لرز (۶ داستان کوتاه پیوسته)
• ۱۳۷۷ - آشفته حالان بیدار بخت (۱۰ داستان کوتاه)
• ۱۳۴۴ - مقتل
• ۱۳۴۸ - توپ
• ۱۳۵۳ - تاتار خندان
• ۱۳۵۵ - غریبه در شهر
• جای پنجه در هوا (ناتمام)
نمایشنامه
• ۱۳۳۹ - کار بافکها در سنگر
• ۱۳۴۰ - کلاته گل
• ۱۳۴۲ - ده لال بازی ۱۰ نمایش نامه پانتونیم
• ۱۳۴۴ - چوب به دستهای ورزیل
• ۱۳۴۴ - بهترین بابای دنیا
• ۱۳۴۵ - پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت
• ۱۳۴۶ - آی با کلاه، آی بی کلاه
• ۱۳۴۶ - خانه روشنی ۵ نمایشنامه
• ۱۳۴۷ - دیکته و زاویه ۲ نمایشنامه
• ۱۳۴۸ - پرواز بندان
• ۱۳۴۹ - وای بر مغلوب
• ۱۳۴۹ - ما نمیشنویم ۳ نمایشنامه
• ۱۳۴۹ - جانشین
• ۱۳۵۰ - چشم در برابر چشم
• ۱۳۵۲ - مار در معبد
• ۱۳۵۲ - قوردلار
• ۱۳۵۴ - عاقبت قلم فرسایی ۲ نمایشنامه
• ۱۳۵۴ - هنگامه آرایان
• ۱۳۵۵ - ضحاک
• ۱۳۵۷ - ماه عسل
فیلمنامه
• ۱۳۴۸ - فصل گستاخی
• ۱۳۵۰ - گاو
• ۱۳۵۷ - عافیتگاه
• ۱۳۶۱ - مولوس کورپوس
تکنگاریها
• ۱۳۴۲ - ایلخچی
• ۱۳۴۳ - خیاو یا مشکین شهر
• ۱۳۴۵ - اهل هوا [۵]
ترجمه
• ۱۳۴۲ - شناخت خویش از آرتور جرسیلد، با محمد نقی براهنی
• ۱۳۴۲ - قلب، بیماریهای قلبی و فشار خون نوشته ه. بله کسلی، با محمد علی نقشینه
• ۱۳۴۳ - آمریکا آمریکا نوشته الیاکازان، با محمد نقی براهنی
نمایشنامههای اجرا شده
• ۱۳۴۲ - پانتومیم "فقیر" با بازی جعفر والی در تلویزیون
• ۱۳۴۴ - نمایش "چوب بدستهای ورزیل" به کارگردانی جعفر والی و نمایش "بهترین بابای دنیا" به کارگردانی انتظامی در تئاتر سنگلج
• ۱۳۴۵ - نمایش " بامها و زیر بامها " و "از پا نیفتاده ها" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون، "ننه انسی" به کارگردانی جعفر والی در تئاتر سنگلج، نمایش "گرگها" و "گاو" به کارگردانی جعفر والی در تلویزیون
• ۱۳۴۶ - نمایش "آی با کلاه، آی بی کلاه" به کارگردانی جعفر والی درتئاتر سنگلج، نمایشنامههای "خانه روشنی" به کارگردانی علی نصیریان و نمایشنامه "دعوت" به کارگردانی جعفر والی در تئاترسنگلج، نمایشنامه "دست بالای دست" به کارگردانی جعفر والی و "خوشا به حال بردباران" به کارگردانی داوود رشیدی در تلویزیون
• ۱۳۴۷ - نمایش " دیکته و زاویه" به کارگردانی داوود رشیدی درتئاتر سنگلج
• ۱۳۴۸ - نمایش "پروار بندان" به کارگردانی محمدعلی جعفری در تهران و شهرستانها
• ۱۳۴۹ - نمایش "وای بر مغلوب" به کارگردانی داوود رشیدی در تئاترسنگلج
• ۱۳۵۱ - نمایش "چشم در برابر چشم" به کارگردانی هرمز هدایت در سالن دانشجویی
• ۱۳۶۳ - نمایش "اتللو در سرزمین عجایب" به کارگردانی ناصر رحمانی نژاد در فرانسه و چند شهردیگر اروپا