درباره حسین سناپور
حسین سناپور متولد ۱۳۳۹ نویسنده ایرانی است. سناپور داستاننویسی را از کلاسهای هوشنگ گلشیری آغاز کرد. رمان نیمه غایب نوشته وی از جمله پرفروشترین رمانهای معاصر فارسی بود که به چاپ پانزدهم رسید. سناپور در سال ۱۳۳۹ در کرج بهدنیا آمد. درسخواندهٔ رشتهٔ منابع طبیعی است اما از همان ابتدا به نوشتن و روزنامهنگاری روی آورد. در آغاز فعالیت داستاننویسیاش برای کودکان و نوجوانان مینوشت. پسران دهکده (۱۳۶۹) و افسانه و شب طولانی (۱۳۷۳) حاصل این دوران است. سپس به روزنامهنگاری روی آورد و در روزنامه همشهری و زن و حیاتنو و چند نشریه دیگر شروع به همکاری کرد. مدتی هم بر کار گردآوری و چاپ داستانهاب مجلات گردون و کارنامه نظارت داشت. اولین رماناش نیمهٔ غایب را در ۱۳۷۸ منتشر کرد. این رمان برای او جوایز مختلفی را به ارمغان آورد و در مدت یک سال شش بار تجدید چاپ شد. در سال ۱۳۸۰ کتابی در شناخت زندگی و آثار هوشنگ گلشیری به نام همخوانی کاتبان تالیف و منتشر کرد. او هماکنون مشغول تدریس داستاننویسی است.
داستان کوتاه و رمان:
- ۱۳۷۸ - نیمه غایب، برنده جایزه مهرگان ادب
- ۱۳۸۲ - ویران میآیی
- ۱۳۸۳ - با گارد باز
- ۱۳۸۴ - سمت تاریک کلمات، برنده بهترین مجموعه داستان کوتاه در ششمین دوره جایزهٔ هوشنگ گلشیری
- ۱۳۸۸ - شمایل تاریک کاخها
- ۱۳۹۰ - لب بر تیغ
- ۱۳۹۳ - دود
- ۱۳۹۴ - سپیدتر از استخوان
درباره داستاننویسی:
- ۱۳۸۰ - همخوانی کاتبان
- ۱۳۸۳ - ده جستار داستاننویسی(درس نامههای داستاننویسی)
- ۱۳۸۷ - جادوهای داستان(چهار جستار داستان نویسی)
- ۱۳۸۹ - یک شیوه برای رماننویسی
شعر:
- ۱۳۸۹ - سیاههٔ من
نمونهای از آثار:
- ویران میآیی، داستان سوم: نام تو گنج من است
بوی گندِ شاش توی پرزهای پتو میدود توی دماغم. الان یادم میرود، الان که بخوابم. اگر زُق زُق پام بگذارد. اگر نخارد. نمیتوانم حتا دستام را دراز کنم به خاراندنش. تنام را نمیتواند بیندازد حتا به جُم خوردن. کاریاش نباید داشته باشم. گفتم هر چیز را که یادم بود. تو زنی، تو زنی! وگرنه با کفشات نمیزدی. لبام باد دارد، خونِ مرده. سفت است، میسوزد، زبانم که میخورد بهاش. نگاهام میکرد اگر اینجوری میدیدم، مثل وقتی که با مادرم دعوا کرده بودم، مثل وقتی که توی تاکسی یک لَش دست گذاشته بود روی پام.
جوایز:
- ۱۳۷۸ - مهرگان ادب برای نیمهٔ غایب.
- ۱۳۸۱ - جایزه ادبی یلدا.
- ۱۳۸۵ - ششمین دوره جایزهٔ هوشنگ گلشیری. برنده بهترین مجموعه داستان کوتاه برای سمت تاریک کلمات.
- ۱۳۷۸ - نیمه غایب، برنده جایزه مهرگان ادب
- ۱۳۸۲ - ویران میآیی
- ۱۳۸۳ - با گارد باز
- ۱۳۸۴ - سمت تاریک کلمات، برنده بهترین مجموعه داستان کوتاه در ششمین دوره جایزهٔ هوشنگ گلشیری
- ۱۳۸۸ - شمایل تاریک کاخها
- ۱۳۹۰ - لب بر تیغ
- ۱۳۹۳ - دود
- ۱۳۹۴ - سپیدتر از استخوان
درباره داستاننویسی:
- ۱۳۸۰ - همخوانی کاتبان
- ۱۳۸۳ - ده جستار داستاننویسی(درس نامههای داستاننویسی)
- ۱۳۸۷ - جادوهای داستان(چهار جستار داستان نویسی)
- ۱۳۸۹ - یک شیوه برای رماننویسی
شعر:
- ۱۳۸۹ - سیاههٔ من
نمونهای از آثار:
- ویران میآیی، داستان سوم: نام تو گنج من است
بوی گندِ شاش توی پرزهای پتو میدود توی دماغم. الان یادم میرود، الان که بخوابم. اگر زُق زُق پام بگذارد. اگر نخارد. نمیتوانم حتا دستام را دراز کنم به خاراندنش. تنام را نمیتواند بیندازد حتا به جُم خوردن. کاریاش نباید داشته باشم. گفتم هر چیز را که یادم بود. تو زنی، تو زنی! وگرنه با کفشات نمیزدی. لبام باد دارد، خونِ مرده. سفت است، میسوزد، زبانم که میخورد بهاش. نگاهام میکرد اگر اینجوری میدیدم، مثل وقتی که با مادرم دعوا کرده بودم، مثل وقتی که توی تاکسی یک لَش دست گذاشته بود روی پام.
جوایز:
- ۱۳۷۸ - مهرگان ادب برای نیمهٔ غایب.
- ۱۳۸۱ - جایزه ادبی یلدا.
- ۱۳۸۵ - ششمین دوره جایزهٔ هوشنگ گلشیری. برنده بهترین مجموعه داستان کوتاه برای سمت تاریک کلمات.