درباره جعفر مدرس صادقی
جعفر مدرس صادقی (متولد ۱۳۳۳)، نویسنده، مترجم و ویراستار ایرانی است. جعفر مدرس صادقی سال ۱۳۳۳ در اصفهان متولد شد. تحصیلات دبیرستانیاش را در اصفهان به پایان رسانید و سال ۱۳۵۱ برای ادامه تحصیلات به تهران رفت. مدرس صادقی از ٢٣ سالگی وارد مطبوعات شد و کارش را با گزارشنویسی در صفحه پنج روزنامه اطلاعات شروع کرد. دبیر صفحه گزارش در آن دوره قاسم هاشمینژاد بوده است. او سپس از سال ١٣٥٣ به آیندگان رفت و در سرویس فرهنگی به کار ترجمه، معرفی و نقد کتاب پرداخت. دبیر صفحههای فرهنگی و ادبی آن دوره از روزنامه آیندگان محمد قائد و حسین فرهمند بودند.
جعفر مدرس صادقی در سال ١٣٦٢ با انتشار رمان گاوخونی به شهرت رسید. این رمان سال ۱۹۹۶ به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شد. همچنین به زبانهای عربی و کردی نیز ترجمه شده است. بهروز افخمی نیز سال ١٣٨٣ فیلمی بر اساس آن ساخت و در بخش «دو هفته با کارگردانان» جشنواره فیلم کن نمایش داد. از رمانهای دیگر مدرس صادقی که به انگلیسی ترجمه شده کلهٔ اسب است.
سانسور:
جلد تجربه با عکسی از مدرس صادقی
مدرس صادقی سال ١٣٩٣ در گفتوگویی با علیرضا غلامی در تجربه از لطمههایی که سانسور به داستاننویسی او زده صحبت کرد و گفت: «وقتی که کتاب میرود برای مجوز، نوبت میرسد به دلواپسیها و این که آیا گیر میکند یا نه و چه گیری میدهند. این معطلی و انتظار و بلاتکلیفی بزرگترین لطمهای بوده است که سانسور به من زده است. من کله اسب را سال ١٣٦٠ و ١٣٦١ نوشتم، اما کتاب سال ١٣٧٠ درآمد. سفر کسرا را سال ١٣٦٢ نوشتم، اما سال ١٣٦٨ درآمد. این معطلیها، خب، خیلی بد بود.»
او در این گفتوگو گفته بود: «سانسور به کلی باید برداشته شود، چه قبل از چاپ چه بعد از چاپ، و نویسنده خودش باید پاسخگوی آن چیزی باشد که به چاپ میرساند. وقتی که دولت میگوید کتاب را قبل از چاپ بدهید به من ببینم و تا قبل از این که مجوز ندادهام حق ندارید منتشر کنید، یعنی این که به ناشر اعتماد ندارد و به نویسنده اعتماد ندارد و میترسد که مبادا توطئهای از جانب آنها در کار باشد.»
مدرس صادقی در پاسخ به این سؤال که برای سانسور نشدن چه میکند گفته است: «هیچ کاری نمیکنم. یعنی تا قبل از این که کتاب برود برای چاپ و برود ارشاد، اصلا به این قضیه فکر نمیکنم. فردا که نیامدهست فریاد مکن... حالی خوش باش و عمر بر باد مکن... من چهکار دارم به این که بعدا چه خواهد شد؟ من فعلا دارم کار خودم را میکنم. غم همین امروز من برای هفت پشت من کافی است و پشت من را دارد تا میکند. چرا باید غصه فردا را بخورم که هنوز نیامده است؟ وقتی که آمد، آنوقت یک فکری به حالش میکنیم. اگر بشود یک فکری کرد و یک کاری کرد. وگرنه انتظار میکشیم و صبر پیشه میکنیم. همان کاری که تا حالا کردهایم. و این داستان همچنان ادامه دارد.»
رمانها:
نمایش، نشر روزگار ما، ١٣٥٩
گاوخونی، نشر نو، ۱۳۶۲ / نشر مرکز، ١٣٧٠
بالون مهتا، نشر اسپرک، ۱۳۶۸
سفر کسرا، نشر ایفاد، ۱۳۶۸ / انتشارات نیلوفر ١٣٧٠
ناکجاآباد، نشر نقره، ۱۳۶۹
کلهٔ اسب، نشر مرکز، ۱۳۷۰
شریک جرم، نشر مرکز، ۱۳۷۲
عرض حال، نشر مرکز، ۱۳۷۶
شاهکلید، نشر مرکز، ۱۳۷۸
من تا صبح بیدارم، نشر مرکز، ۱۳۸۲
آب و خاک، نشر مرکز، ۱۳۸۴
بیژن و منیژه، نشر مرکز، ١٣٨٧
توپ شبانه، نشر مرکز، ١٣٨٨
خاطرات اردیبهشت، نشر مرکز، ١٣٩٣
روزنامهنویس، نشر مرکز، ١٣٩٣
کافه ای کنار آب، نشر مرکز، ١٣٩۴
بهشت و دوزخ، نشر مرکز، ١٣٩۵
مجموعه داستانها[ویرایش]
بچهها بازی نمیکنند، بی نا، ۱۳۵۶
قسمت دیگران و داستانهای دیگر، نشر نقره، ۱۳۶۴
دوازده داستان، نشر مرکز، ۱۳۶۹
کنار دریا، مرخصی و آزادی، نشر مرکز، ۱۳۷۷
آنطرف خیابان، نشر مرکز، ۱۳۸۱
وقایع اتفاقیه، نشر مرکز، ١٣٨٥
ویرایش:
ترجمهٔ تفسیر طبری، نشر مرکز، ١٣٧٢
مقالات مولانا، نشر مرکز، ١٣٧٢
مقالات شمس، نشر مرکز، ١٣٧٣
تاریخ سیستان، نشر مرکز، ١٣٧٣
سیرت رسولاللَّه، نشر مرکز، ١٣٧٣
عجایبنامه، نشر مرکز، ١٣٧٥
قصههای شیخ اشراق، نشر مرکز، ١٣٧٥
تاریخ بیهقی، نشر مرکز، ١٣٧٧
سرگذشت حاجیبابای اصفهانی، نشر مرکز، ١٣٧٩
صادق هدایت داستاننویس، نشر مرکز، ١٣٨٠
تفسیر عتیق نیشابوری، نشر مرکز، ١٣٨٠
ترجمهها[ویرایش]
لاتاری، چخوف و داستانهای دیگر، نشر مرکز، ١٣٧١
در این مجموعه هفت داستان کوتاه از شرلی جکسن، آن تایلر، آن بیتی، جان آپدایک، ریموند کارور، توبیاس وولف و کازوئو ایشیگورو منتشر شدهاست.
رساله:
اندر آداب نوشتار، نشر مرکز، ١٣٩٠
این کتاب درباره نوشتار فارسی است که در آن مدرس صادقی از زوایای مختلف به بررسی نوشتار فارسی میپردازد و نظرات مختلف صاحبنظران قدیم و جدید را مطرح میکند و میتوان گفت به دنبال یک راه میانه برای حل اختلافات موجود بر سر رسمالخط فارسی و نثر فارسی بوده است.