گزاره هایی در ادبیات معاصر ایران (داستان)
درباره کتاب:
شک نیست که خاستگاه داستان نویسی در قالب رمان و داستان کوتاه، غرب است و نخستین رمان گونه های فارسی نیز از آمیزش سنت های روایی ادبیات کهن فارسی، با شیوه رمان نویسی غربی پدید آمدند. این داستان گونه ها که در قالب رمان های تاریخی و یا سفرنامه هایی (که بیشتر ساخته ذهن نویسندگان شان بودند) به نیت انتقاد از اوضاع موجود نوشته می شدند. به هر روی در این دوره هنوز داستان نویسی به عنوان دغدغه ای هنری، محلی از اعراب نداشت و در بهترین حالت به نیتِ موعظه و پند و اندرز مورد استفاده قرار می گرفت.
تا از راه رسیدن صادق هدایت و گذاشتنِ نقطه ی آغاز ادبیات مدرن ایران، موفق ترین داستان ها با رویکردی اجتماعی و به جهت نقد اجتماعی و سیاسی نوشته می شدند و قصد و غرض اصلی آنها، تهذیب اخلاق فردی و اجتماعی بود. نویسندگان این داستان ها برای قصه گویی بیشتر حکایت و نقالی می کردند تا روایت.
مهمترین کار هدایت آن بود که خودآگاهانه و مبتنی بر شناخت عناصر داستان و سبک های ادبی، روایت داستانی ساخت؛ و به همین دلیل هم نقطه شروع داستان جدی توسط او گذاشته شد نه کسانی که پیش از هدایت، داستانگونه هایی نوشته بودند و نه حتی محمدعلی جمالزاده که از آغاز تا پایان عمر، بدون توجه به اینکه جهان ادبیات چه تغییر و تحولاتی دارد، داستان هایش را به همان شیوه ایام جوانی حکایت می کرد.
از آن روزگار تا امروز، فراز و فرود ادبیات داستانی ایران بسیار بوده است. جریانی که در زادگاهش، برای رشد و نمو و رسیدن به این روزگار، چندین قرن تغییر و تحول و بالندگی را پشت سر گذاشته بود، مثل بسیاری چیزهای دیگر (و به خصوص خود تجدد که ادبیات جدید بخشی از پیامدهای آن در حوزه های گوناگون محسوب می شد) بدون چنین پیش زمینه هایی وارد ایران شد. اما دوان دوان نمی شد این مسیر طولانی را پیمود از این سبب، خواه ناخواه بسیار آسیب پذیر بود.
به نظر از همین روست که اگر قصد بررسی و تحلیل ادبیات داستانی ایران در میان باشد، امکان بررسی فرمی آن اگر نگوییم ناممکن، به سادگی میسر نیست چرا که هر نویسنده ای به فراخور حال خود به ادبیات غرب نظر انداخته و سازی خاص کوک خود کرده است.
دکتر علی تسلیمی برای نقد ادبیات معاصر ایران، برای آنکه موضوع قابل دسته بندی و بررسی تحلیلی باشد؛ بهترین مسیر را برگزیده و برای تحلیل آثار به جای فرم، محتوای آن ها را مبنای تقسیم و دوره بندی قرار داده. به خصوص اینکه در ادبیات داستانی ایران، مگر اندک استثنا هایی، اغلب آثار مضمون گرا بوده اند و در بهترین حالت مضمون و فرم را پایاپای پیش برده اند.
نویسنده کتاب، با این رویکرد حساب شده، سیر پر فراز و نشیب ادبیات داستانی ایران و مباحث پیشامدرن، مدرن و پست مدرن در این حوزه را (از آغاز تا دهه هشتاد که زمان نگارش این کتاب بوده) طی هفت گزارش، مورد بررسی و تحلیل دقیق و سودمند قرار داده است.
گزارش نخست کتاب به خاستگاه داستان نویسی در ایران اختصاص یافته و در ادامه مروری دارد بر مهم ترین نویسندگان این دوره، از طالبوف تبریزی و زین العابدین مراغه ای تا محمد حجازی و علی دشتی.
گزارش دوم با عنوان «عشق، مرگ و زندگی» به صادق هدایت به عنوان نخستین نویسنده جدی ادبیات ایران که نگاه ادبی و هنری را با دیدگاه های انتقادی درآمیخت و نخستین آثار داستانی به سبک ادبیات غرب نوشت، اختصاص یافته است و همچنین به نویسندگانی که متأثر از هدایت این جریان را در نسل بعد ادامه دادند, اشاره شده است.
گزارش سوم با عنوان «جامعه گرایی و جامعه گریزی»، همان گونه که از نامش پیداست به آثاری پرداخته که مسائل اجتماعی و سیاسی را در نوشته های خود به شکل پررنگی مورد توجه قرار داده اند. در این جریان نیز کماکان هدایت آغازگرست و دیگرانی چون ابراهیم گلستان، بزرگ علوی و جلال آل احمد از پی او آمده اند. اگرچه عمر هدایت به دیدن کودتای ۲۸ مرداد قد نداد، اما دیگر نویسندگان این جریان، پس از کودتا با نگاهی بدبینانه تر از گذشته آثار خود را خلق کردند.
گزارش چهارم به روایت های روستایی اختصاص یافته؛ بستری که به خصوص برای نویسندگان چپ گرای ایرانی، محیطی بسیار مناسب برای پرورش مایه های رئالیسم روستایی محسوب می شد.
«روایات شهری» گزارش پنجم این کتاب را تشکیل می دهد. این بخش به آثار نویسندگانی می پردازد که فضای ترس خورده و روان پریش حاکم بر طبقه متوسط شهری بعد از کودتا را که به لحاظ کمی در حال رشد است، ترسیم کرده اند.
گزارش ششم ماجرای شکل گیری جریان مدرنیسم در ادبیات ایران است که برای اولین بار در آثار ابراهیم گلستان به لحاظ فرم و محتوا، خودی نشان داد و توسط نویسندگان نسل های بعدی به اشکال گوناگون دنبال شد. گزارش آخر کتاب نیز شرح آثاری ست که در فضای انقلاب و جنگ شکل گرفته اند و مروری دارد بر نویسندگانی که از دل جریان انقلاب بیرون آمدند.
«گزاره هایی در ادبیات معاصر ایران» در واقع گزاره هایی جریان شناسانه درباره ادبیات معاصر ایران است. حسن استفاده از رویکردی جریان شناسانه ی مبتنی بر مضمون، در این است که به جای شیوه های بررسی خطی که در بهترین حالت به بررسی هایی تاریخ نگارانه براساس تقدم و تأخر نوشته شدن آثار یا فعالیت نویسندگان اختصا می یابد. از روشی استفاده کرده که با دسته بندی جریان شناسانه (حتی به فرض اینکه بر جنبه های مضمونی استوار باشد) راه را برای بررسی تحلیلی و انتقادی باز کرده که در مجموع نشان دهنده کم و کیف و اهمیت آثاری ست که در هر یک از این جریان ها جای می گیرند.
در چاپ دوم کتاب حاضر نشر «کتاب آمه» منتشر شده، در قیاس با چاپ نخست آن (که توسط نشر اختران)، بخش کوچکی به گزارش هفتم کتاب افزوده شده که به ادبیات جریان انقلاب در سال های بعد از جنگ اختصاص دارد. رضا امیرخانی و دو اثر مهم او: «من او» و «بیوتن» به عنوان چهره شاخص این جریان در این بخش مورد توجه قرار گفته و همچنین اشاره ای به احمد دهقان و رمان مهم او در حوزه ادبیات دفاع مقدس (سفر به گرای ۲۷۰ درجه) شده است.
«گزاره هایی در ادبیات معاصر ایران» اثری ست خواندنی و در خور اعتنا که به شکلی فشرده و موجز، اما سودمند؛ گزارش هایی از شکل گیری و فراز و فرود ادبیات داستانی ایران، از روزگار مشروطه تا اواسط دهه هشتاد را ارائه می کند. خواننده کتاب علاوه بر آشنایی با کلیت تاریخ ادبیات معاصر و چهره های شاخص آن، از ارزیابی تندگذر درباره کم و کیف آثار این نویسندگان نیز بهره مند می شود.
گفتنی ست دکتر علی تسلیمی در کتابی با عنوان «گزاره هایی در ادبیات معاصرایران (شعر)» به حوزه شعر معاصر نیز پرداخته و مباحث پیشامدرن، مدرن و پست مدرن را در قالب گزارش هایی در حوزه ادبیات معاصر ایران ارزیابی کرده است.
* معرفی کتاب از الف کتاب