آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 12
دوست نداشتم 0

مومیا و عسل

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان ایران
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
247821
شابک:
9789644480409
انتشارات:
موضوع:
داستان های فارسی 14
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
261
طول:
21
عرض:
14
ارتفاع:
1
وزن:
294 گرم
قیمت محصول:
1,250,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره مومیا و عسل:

کتاب مومیا و عسل مجموعه‌ای شامل سیزده داستان از شهریار مندنی‌پور، نویسنده‌ی خوش‌قلم ایرانی است. او متولد سال 1335 و اهل شیراز است. مندنی‌پور در زمره‌ی نویسندگان نسل سوم داستان‌نویسی ایرانی قرار می‌گیرد که توانسته است از نظر فرم داستانی و ساختار زبانی، توجه بسیاری از منتقدان ادبی و مخاطبان را به خود جلب کند. او از نویسندگان شاخص «داستان نو» در ادبیات فارسی است. «داستان نو» فرمی داستانی است که مندنی‌پور در کتاب «ارواح شهرزاد: سازه‌ها، شگردها و فرم‌های داستان نو» داستان‎نویسان جوان را با شگردها و فرم‌های ساختاری آن آشنا می‎کند. از جمله آثار دیگر شهریار مندنی‌پور می‌توان به «سایه‌های غبار»، «ماه نیمروز»، «دل دلدادگی»، «شرق بنفشه»، «عقرب‌کِشی» و «هفت ناخدا» اشاره کرد. او هم‌اکنون در آمریکا زندگی می‌کند.

کتاب «مومیا و عسل» سومین مجموعه‌داستان منتشرشده‎ی مندنی‌پور است. او در این اثر همانند دیگر مجموعه‌داستا‌هایش فرم‌گرایی و استفاده از ساختارهای زبانی را (که یکی از مشخصه‌های اصلی داستان نو به ‌حساب می‌آید) موردتوجه قرار داده است. داستان‎های مجموعه‌ی «مومیا و عسل» را نمی‌توان بدون اشاره به تک‌تک داستان‌هایش در قالب یک تعریف کلی جا داد؛ چراکه این آثار طیفی از موضوعات، شخصیت‌ها، ساختارها و رویداد‌ها را دربرمی‌گیرند. در ورای هر داستان می‌توان رنجی را یافت که شخصیت‌ها را به دردی مالیخولیایی دچار می‌کند. در این داستان‌ها گاهی رازی به میان می‌آید که خواننده را برای کشفش به لایه‌های زیرین روایت می‎کشاند. در برخی از داستان‌ها نیز طبیعت و چشم‎اندازهایش همچون قابی وهم‌آلود مخاطب را مجذوب خود می‌کند.

در بخشی از داستان مومیا و عسل می‌خوانیم: «زنک یازده ماه را تمام کرده و هنوز بچه‌اش نیامده. بچه توی شکمش زنده است، ولی نه می‌افتد نه می‌آید. می‌گویند صدای گریه‌اش را هم می‌شنوند. من برای آن‌که نشنوم زدم به سردابه.»