اسطوره سیزیف
با ورود به قرن بیست و یکم، برخی به این باور رسیدند که عصر کسانی چون سارتر یا آلبر کامو به پایان رسیده است. دیگر نه بحث تعهد در هنر و ادبیات چنگی به دل می زند و نه حکایت عصیان در برابر پوچی.
با گذر زمان و از راه رسیدن نظریات تازه و روشن شدن نتیجه برخی ایده ها در ساحت نظر و عمل، این باور تقویت شده بود که شمایل هایی ازاین دست به درد کتب تاریخ فلسفه می خورند و یا مقالات نوستالژیکی که در وصف دورانی سپری شده باشند؛ با عکس های جذاب آن نسل در فضای بحث های ِداغ، کافه نشینی، عطر قهوه و دود سیگار. مخصوصاً آلبر کامو که خوش عکس بود و به قول معروف دوربین دوستش داشت و طاق و جفت عکسهای زیبا از او برجای مانده، پالتو پوشیده، یقه بالا زده سیگار گوشه لبش که با قیافه ی جدی و نگاه نافذ گویی افق های دور را می نگرد. ژست هایش کم از ستاره های سینما نداشت، مخصوصاً که با مرگ زودهنگامش به افسانه بدل شد.
با این احوال، گویی محبوبیت چهره هایی چون سارتر آلبر کامو و حتی سیمون دوبووار، یعنی آن نسل طلایی فیلسوفان اگزیستانسیالیست بعد از جنگ جهانی دوم، قرار نیست روبه فراموشی برود. انگار که هنوز هم حی و حاضر با آن ژست های خاص شان دور میزهای کوچک کافه های پاریس دورهم نشسته اند، قهوه می نوشند، بحث های داغِ فلسفی و هنری می کنند و تنها مشکلشان اینجاست که اگر بخواهند سیگاری روشن کنند؛ گارسون به آن ها تذکر خواهد که در قرن بیست و یکم سیگار کشیدن در کافه های پاریس قدغن شده! و اینجاست که کامو به سارتر(اگر با سارتر آشتی باشد) می گوید: خوب شد مُردیم و این قرن لعنتی بیست و یکم را ندیدم، قرنی که آدم اجازه ندارد در پشت میز همیشگی خودش و در کافه ای که چون پاتوق او بوده مشهور شده، زهرماری اش را دود کند!
از این تخیلات که بگذریم بازار کتاب های آلبر کامو که حرف های فلسفی اش قابل فهم تر و ایضاً جذاب تر از بقیه هم نسلانش به نظر می رسد، هنوز آن قدر داغ است که ترجمه های قدیمی کتاب هایش نه تنها تجدید چاپ می شوند که هر از چندی ترجمه تازه ای از آن ها نیز به بازار می آید. ترجمه هایی که برخی از نسخه های موجود بهترند و حق مطلب را در مورد آثار کامو بهتر ادا می کنند و برخی هم به لحاظ کیفی فراتر از ترجمه های پیشین به نظر نمی رسند. درهرحال نباید از این نکته غافل شد که برخلاف سادگی ظاهری سبک کامو در نوشتن، زبان و نثرش از ریتم و موسیقی خاصی بهره مند است که ترجمه خوب آن کار هرکسی نیست.
ترجمه تازه از اسطوره سیزیف که به همت نشر نیلوفر و توسط مهستی بحرینی انجام شده حکایت از اشراف مترجم بر این نکته آخر دارد و بالاخره از متنی که پیش ازاین چند بار ترجمه شده بود، برگردانی مقبول و یکدست ارائه داده به طوری که جادوی آثار کامو برای مخاطبانش، در لابه لای جمله های این ترجمه خودنمایی می کند.
آلبرکامو نیز همانند سارتر ازجمله اندیشمندانی است که سوای نوشته های فلسفی اش، برای طرح نظریات و ایده های فلسفی خود و انتقال آن به مخاطب، از ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی نیز استفاده کرده است. در میان نمایشنامه های او سوءتفاهم و شهربندان و در میان آثار داستانی اش بیگانه و طاعون، از بقیه معروف ترند هرچند که آثار غیر معروف کارنامه او، از معروف ترین آثار برخی نویسندگان شناخته شده تر هستند!
در میان نوشته های فلسفی کامو نیز دو کتاب اسطوره سیزیف و انسان طاغی محبوب تر از بقیه بوده اند. اسطوره سیزیف که پیش ازاین چندین ترجمه نه چندان موفق در بازار وجود داشت، صرف نظر از جذابیت های درون متنی، ازآن رو داری اهمیت است که درست همزمان با بیگانه (کلیدی ترین و معرف ترین اثر کامو) به سال ۱۹۴۲ منتشرشده است و این دو اثر به لحاظ محتوایی نزدیکی های بسیاری باهم دارند که در فهم بهتر هر کدام، مطالعه دیگری نیز موثر است.
اسطوره سیزیف از چهارفصل با عناوین: استدلال پوچ، انسان پوچ گرا، آفرینش پوچ و اسطوره سیزیف و یک پی افزود تحت نام امید و پوچی در آثار کافکا تشکیل شده است.
کامو کتاب خود را این گونه آغاز می کند: « مسئله فلسفی ای که واقعاً با اهمیت باشد یکی بیش نیست و آن خودکشی ست، داوری اینکه آیا زندگی کردن به زحمتش می ارزد یا نه، پاسخ بنیادین فلسفه است». براین اساس در همان آغاز نگاه خود را به زندگی، فلسفه و بنیادی ترین سؤال آن که می تواند نظام فکری هر فیلسوفی را پیرامون خود شکل دهد، روشن می سازد.
اسطوره سیزیف اثری ست که کامو در آن دیدگاه های خود را در باب بیهودگی زندگی (پوچی) و اخلاقِ خودکشی با بیانی جذاب روایت می کند. فحوای کلام او در این کتاب آن است که پوچی به معنای بینشی انگیزاننده انسان برای گریز از مسئولیت نیست و حتی بهانه ای برای خودکشی؛ و زیستن را نباید به عنوان یک وظیفه پذیرفت، بلکه باید آن را به تمامی به آغوش کشید.
او در این کتاب برای اینکه از بیهودگی زندگی انسانی بگوید، سراغ اسطوره سیزیف در یونان باستان می رود. سیزیف از سوی خدایان محکوم بود که برای همیشه سنگی را به بالای کوه ببرد، اما همین که به قله نزدیک می شد، سنگ به پایین می غلتید و او مجبور بود تا دوباره دست به کار شود. با این ایده کامو به زیبایی بحث پوچی بسیاری از رفتارهای بشری را به میان می کشد. پوچی ای که از آن گریزی نیست، پوچی ای که می تواند بدترین کیفر آدمی باشد، اما آیا محکومیم به آن تن دهیم؟ این جاست که کامو از عصیان سخن به میان می آورد، «به نظر او عصیان ازآن رو که خرد آدمی را به ستیز وامی دارد، بدان بُعدی واقعی می بخشد، و بنابراین، می تواند راه حلی برای پوچی باشد.»
اسطوره سیزیف کتابی ست کلیدی در کارنامه آلبر کامو، همان گونه که بیگانه برای ورود به دنیای داستانی کامو بهترین سرآغاز محسوب می شود، اسطوره سیزیف نیز مدخلی مناسب برای ورود به ساحت اندیشه های فلسفی کاموست. کتابی که عصاره اندیشه فلسفی کامو را در خود نهان دارد، اندیشه هایی که در آثار بعدی اش به شکلی تفضیل یافته تر مطرح می شوند، در اینجا به شکلی خواندنی و موجز پیش روی مخاطب قرار گرفته است.
* معرفی کتاب از الف کتاب