دروغگو
IL BIGIARDO
کارلو گولدونی
| کارلو گولدونی در ۲۵ فوریه سال ۱۷۰۷ در ونیز به دنیا آمد. گولدونی فرزند مارگریتا و جولیو گولدونی بود. او از کودکی به تئاتر و کمدینها علاقه داشت. او در ۱۷۲۳ به مدرسهای در پاویا رفت که با مقررات سختگیرانه مذهبی و رهبانی اداره میشد. گولدونی که در این سالها نوشتن را آغاز کرده بود، دو سال بعد از وارد شدن به این مدرسه، هجویهای نوشت که در آن به استهزای دختران پاویا پرداخته بود. او به دلیل نوشتن این هجویه از مدرسه اخراج و مجبور شد شهر را ترک کند. به اودینه رفت و در آنجا به تحصیل در رشتۀ حقوق پرداخت و سرانجام در مودنا فارغالتحصیل شد. گولدونی سرانجام به ونیز برگشت و به تئاتر رو آورد و به نوشتن نمایشنامه پرداخت. در ۱۷۳۱ پدرش از دنیا رفت. او در 1732 به میلان و سپس به ورونا رفت. در ورونا به کمک جوزپه ایمر به عنوان نویسندۀ کمدی به کار پرداخت و با همسر آیندهاش نیکولتا کونیو آشنا شد و پس از ازدواج به ونیز بازگشت. در ونیز به کار تئاتر ادامه داد و اصطلاحاً به کمدی مهارت (کمدیا دلارته) پرداخت. گولدونی که بسیار پرکار بود، با آثارش خشم سنتگرایان را برانگیخت و انتقادهای تند و تیز آنان را متوجه خود کرد. سرانجام در سال 1762 رنجیدهخاطر از مجادلات تئوریک و قدرناشناسی مردم به پاریس رفت و تا پاین عمر همانجا ماند. گولدونی در سال 1793 در فقر و تنگدستی در پاریس درگذشت.
علی شمس
علی شمس هنرمند نوجوی تئاتری علاوه بر فعالیتهای مطبوعاتی و اجرایی در حوزه هنر نمایش از سال 1382 تا کنون بیش از ده نمایشنامه تألیف نموده است و در کنار فعالیت به عنوان دستیار کارگردان و بازی در سریالهای تلویزیونی و نمایشهای متعددی، بسیاری از نمایشنامههای خود را نیز کارگردانی و اجرا کرده است. وی از زمان عزیمتش به ایتالیا جهت ادامه تحصیلات تخصصی در شهر رم علاوه بر برگردان فارسی برخی نمایشنامههای ایتالیایی و انتشار دو نمایشنامه گربه در خون خودش و قلعه انسانات خود به زبان ایتالیایی با اجرای نمایشنامههای خوتای نامک و قلعه انسانات خود در ایتالیا، نقش مؤثری در معرفی هنر نمایش ایران معاصر در ایتالیا ایفا نموده است. مدیترانه، قلعه انسانات، داستانهای میان رودان، شبی از شبهای تهران و شب دشنههای بلند از جمله کارهای موفق کارنامه او محسوب میشوند.
| دروغگو را میتوان در زمره بهترین کمدهای کارلوگولدونی بشمار آورد. این کمدی برای بار نخست در بهار 1750 در «مّنتُوا» (زادگار آرلکینو) روی صحنه رفته است. گولدونی در این نمایشنامه و با الهام از کمدی فرانسوی دست روی یکی از صفات مذموم بشری میگذارد و بر پایۀ آن داستان خود را با دو خط روایی جلو میبرد. چیپولا منتقد ایتالیایی مینویسد: اگر مولیر با تکیه بر صفت خساست، هارپاگون را خلق و کمدی خسیساش را جاودانه کرد، گولدونی با «لِلیو» و دروغگویـیهای بیامانش این کار را انجام میدهد. گولدونی در ماهیت کمدیادلارته همواره به عنوان یک زانّی (نوکر) معرفی شده، اما اینجا در مقام دوست و مشاور فلوریندو جوان عاشق پیشۀ کمدی ظاهر میشود.
| کارلوگولدونی متولد 1707 در ونیز و در گذشته به سال 1793 در پاریس است. ولتر او را مولیر ایتالیا مینامد. بهراستی باید گولدونی را مهمترین کمدینویس تمام رنسانس در ایتالیا دانست. کسی که سنتهای نمایشی «تئاتر ماسک» را در ریختار نمایشنامه مدون کرد و اصلاحات اساسیاش جانی دوباره به کمدیادلارته بخشید. تا امرزو و بعد از گذشت بیش از دویست سال از مرگ او صحنههای بزرگ تئاتر جهان هیچگاه از آثارش خالی نبودهاست.
| مجموعه نمایشنامههای بیدگل، مجموعهای منحصربه فرد از نمایشنامههایی است که تا به حال به فارسی ترجمه نشدهاند و یا ترجمۀ مجددی از نمایشنامههایی خواهد بود که از هر جهت لزوم ترجمۀ دوبارۀ آنها حس میگردد.