بادهای برفی
درباره کتاب:
سروان عراقی؛ احمد غانم الربیعی، در این کتاب روایات خود را از دوران تحصیل در دانشکده نظامی آغاز می کند. او از ظلم هایی که در این دانشکده بر دانشجویان می شد،خبر می دهد و ازدانشجویانی که با علاقه به این دانشکده وارد شده بودند و بی اعتقادی آن ها به ارزش ها و فضیلت های نظامی سخن می گوید. خاطرات او حاکی از این موضوع است که نیروهای عراق با هم وطنان خود نیز رفتاری ناشایست داشتند. در بخش های مختلف این کتاب، داستان هایی ازسر به نیست شدن مخالفان رژیم بعثی عراق روایت می شود. این کتاب در فصل های مختلف به خاطرات احمد غانم پیش از جنگ، ماموریت ویژه وی در لشگر سوم، حمله به شهر مهران، خرمشهر و پرده برداشتن از جنایات و کشتن نوزادان در این شهر می پردازد و در نهایت با پناهنده شدن احمد غانم به عربستان و ایران پرونده این کتاب بسته می شود؛ پرونده ای که در صفحات خود بیش از هر چیزی به افشاگری می پردازد و سعی می کند خلق و خوی حیوانی و ناشایست سردمداران عراق در جنگ با کشورمان را بیان کند.