آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 1
دوست داشتم 32
دوست نداشتم 0

جوانی

امتیاز محصول:
(2 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
داستان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
154493
شابک:
9789643628772
انتشارات:
موضوع:
گوناگون
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1394
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
142
وزن:
170 گرم
قیمت محصول:
110,000 ریال
موجود نیست
درباره جوانی :
درباره کتاب:
 
«پاتریک مودیانو» (1945) جایزه ی ادبی نوبلِ سال 2014 را به خاطرِ روایت هایش از روابطِ شهر و انسان از آن خود کرد. به خاطرِ ساختنِ گذشته های مه زده و سال هایی از عمر رفته. رمانِ جوانی یکی از آثاری است که در به شهرت رسیدنِ مودیانو نقشِ مهمی ایفا کرد. او این رمان را در سالِ 1981 نوشت و در آن روایتی نفس گیر از جوان هایی ساخت که در پرسه گردی های شبانه و روزانه شان در پاریس متوجه اتفاق هایی می شوند که باید پنهان باقی بماند. مودیانو را پسرِ مارسل پروست دانسته ا ند، چون زمان را با تنها یک اشاره متوقف می کند و ناگهان مخاطب انبوهی رنگ و نور و حسرت و راز را درک می کند که گویا در جرزِ شهرها پنهان مانده اند. او در جوانی پاریس را از نو کشف می کند، پاریسی که خیابان هایش ساخته شده است برای پرسه ی دختران و پسرانی بیست ساله تا کافه ها و نورها را کشف کنند گویا… اما این کشف با حسرت همراه است. حسرتی که از دلِ زمانی از دست رفته بیرون می آید.

بچه ها توی باغ بازی می کنند و کم کم وقت بازی شطرنج است. اودیل می گوید:
ـ فردا صبح گچش رو باز می کنیم.
 
او و لویی در تراسِ کلبه نشسته اند و دختر و پسرشان را که با سه بچه ی ویتردو روی چمن ها می دوند، از دور زیر نظر دارند. دست چپ پسر پنج ساله شان توی گچ است، ولی ظاهراً اذیتش نمی کند. لویی می پرسد:
 
ـ از کی تو گچه؟
 
ـ یه ماهی می شه.
 
از الاکلنگ افتاده و بعدِ یک هفته معلوم شده بود دستش شکسته و درد می کند. اودیل می گوید:
 
ـ می رم حمام.
 
به طبقه ی اول می رود. وقتی برگردد، شطرنج را شروع خواهند کرد. لویی صدای شرشر آب حمام را می شنود.
 
آن طرف جاده، پشت ردیف
برچسب‌ها: