آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 3
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 6
دوست نداشتم 0

حسن صباح خداوند الموت

امتیاز محصول:
(3 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
322112
شابک:
9786229731147
نویسنده:
انتشارات:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1399
جلد:
گالینگور
قطع:
وزیری
تعداد صفحه:
792
شماره چاپ:
1
طول:
24
عرض:
17
وزن:
950 گرم
قیمت محصول:
4,950,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره حسن صباح خداوند الموت:

قبل از اینکه آفتاب غروب کند و قندیل ها روشن شوند، مردی که دارای موهای سفید و سیاه بود و به نظر پنجاه ساله می رسید بانگ زد علی، علی کرمانی کجایی؟
جوانی که بیش از بیست سال از عمرش نمی گذشت و یک حلقه ریش باریک و کمرنگ اطراف صورتش دیده می شد، جواب داد: زبردست چه می گویی؟ و بعد از این گفته به آن مرد که موسوم به محمود سجستانی بود نزدیک شد.
محمود سجستانی گفت فردا قبل از طلوع فجر کاروان حرکت می کند و باید بارها را ببرد. بارها باید حاضر باشند تا امشب چهارپاداران عدل ها را طناب پیچ کنند. علی کرمانی گفت: ای زبردست عدل های ری و کاشان و اصفهان آماده است و من اسم هر شهر را که باید بار در آنجا تحویل داده شود روی عدل ها نوشته ام تا اشتباه نکنند و بدانند که هر عدل در کجا باید تحویل داده شود و چون چهارپاداران سواد ندارند، طبق دستور تو من روی هر عدل، علامتی هم نقش کرده ام که آنان از روی آن علائم مقصد بارها را بدانند و بارهای ری را به کاشان و اصفهان نبرند. اما جوال ها را ندوختم و منتظرم که تو بیایی و داروها را ببینی!