آموزه های تربیتی11 (مدرسه زدگی)
کتاب «مدرسه زدگی» با کوشش مشترک کمال درانی و زهرا بازرگان، دو تن از دانشياران دانشکدۀ علوم تربيتی و روانشناسی دانشگاه تهران تدوين شده است.
در مقدمه اين کتاب می خوانيم:
«دانشآموزان گاه از وجود دردهای مختلف در بدن خود از قبيل دلدرد، سردرد و حتی درد ناحيه قلب شکايت می کنند اما اگر اين شکايات روزمره تکرار شود، ممکن است نشاندهندۀ وخامت اوضاع آنان در مدرسه باشد. اين نوع دانشآموزان هر روز با احساس بیزاری از مدرسه بيدار شده و نمی خواهند به مدرسه بروند. آنان يادگيری را دوست ندارند و بدون اينکه مسئله آنان اختلال واقعی يادگيری باشد، در يادگرفتن مطالب درسی مشکل دارند. مسئله آنان چيز ديگری است؛ آنها به دلايل عاطفی در سازگاری با مدرسه و يادگيری دچار مشکلاند و اين موضوع مانع تحقق ظرفيت شناختی آنان می شود.
نويسندگان اين اثر، از طرفی با بهرهگيری از گنجينۀ تجارب خود در سالها تلاش دانشگاهی و مشاوره به دانشآموزانی که مشکل يادگيری و ناسازگاری در مدرسه داشتهاند و از طرف ديگر با اقتباس از کتاب «در مدرسه رنج می برم»، نوشتۀ ماری کلود بليوو، بر مايۀ اين اثر افزودهاند.