آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 2
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 32
دوست نداشتم 0

حرامیان

امتیاز محصول:
(2 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
13868
شابک:
9789644484759
انتشارات:
موضوع:
داستان های آمریکایی قرن 20
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
358
جوایز:
وزن:
425 گرم
قیمت محصول:
1,850,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره حرامیان:

از شاهکارهای پیکارسک و اثری خواندنی از ویلیام فاکنر است. این کتاب در سال آخر زندگی فاکنر منتشر شده و برای این نویسنده‌ی آمریکایی، دومین جایزه‌ی پولیتزر را به ارمغان آورده است. او قبل از انتشار این کتاب گفته بود مشغول نوشتن اثری درخور درباره‌ی سرزمین یوکناپاتافاست که با آن برای همیشه نویسندگی را کنار بگذارد. زمان داستان دهه‌ی نخست قرن بیستم میلادی است. لوسیوس شخصیت یازده‌ساله‌ی داستان اهل روستایی در می‌سی‌سی‌پی است. او با اصرار یکی از دوستان خانوادگی‌ قبول می‌کند که اتومبیل پدربزرگش را بدزدد تا به ممفیس سفر کنند. آن دو در مسیر متوجه حضور یکی از کارگران اصطبل در اتومبیل می‌شوند. این سه نفر سفرشان را ادامه می‌دهند، درحالی‌که نمی‌دانند چه اتفاقات ناخوشایندی در کمین آن‌هاست. لوسیوس اولین باری است که پا را از جامعه‌ی متمول و اشرافی بیرون گذاشته و وارد دنیایی متفاوت شده است. او در مسیر این سفر با شخصیت‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود؛ قاضی عادل، کلانتر کلاش، زن فاحشه، مأمور قطار، سرهنگ بازنشسته و… و به‌تدریج با جلو رفتن اتفاقات داستان به لحاظ نگرش به پختگی می‌رسد.

دنیایی که فاکنر در این کتاب به تصویر کشیده، به‌شدت جذاب است. اهالی سرزمین خیالی یوکناپاتافا شاهد ورود اولین اتومبیل‌ها هستند و ناگزیرند با این تغییر و گذار از زندگی روستایی به شهری کنار بیایند. پرداختن به این موضوع درست در بدو شکل‌گیری تمدن مدرن آمریکایی نشانگر هوشیاری فاکنر است.

کتاب حرامیان را تورج یاراحمدی ترجمه کرده است. در بخشی از متن این کتاب این‌طور می‌خوانید: «خیلی دیر بود. شاید دیروز، زمانی که من هنوز کودک بودم، اما اکنون نه، من بیش از حد فهمیدم، بیش از حد دیده‌ام، من دیگر کودک نیستم. معصومیت و کودکی برای همیشه از بین رفت، برای همیشه از من دور شد.»

 

برچسب‌ها: