آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 2
در حال خواندن 0
خواندم 1
دوست داشتم 20
دوست نداشتم 0

در جست و جوی حافظه پیدایش دانش نوین ذهن

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
97408
شابک:
9789643292263
نویسنده:
انتشارات:
سال انتشار:
1393
جلد:
شمیز
قطع:
وزیری
تعداد صفحه:
486
وزن:
700 گرم
قیمت محصول:
3,700,000 ریال
موجود نیست
درباره در جست و جوی حافظه پیدایش دانش نوین ذهن :
اریک کندل، برنده نوبل سال ۲۰۰۰ در رشته فیزیولوژی یا پزشکی به خاطر اکتشاف بنیان های زیستی (زیست شناسی مولکولی) حافظه، از آن دست آدم هایی است که برای علم زیسته است، علمی که «می بایست» برای شخصی ترین و ژرف ترین خاطرات او -خاطراتی که زندگی را برای او بامعنا می کنند- تبیینی رضایت بخش فراهم آورد. پس تعجبی ندارد وقتی از او به عنوان برنده نوبل می خواهند که زندگینامه خود را بنگارد، او زندگینامه «نوروفیزولوژی» را بنگارد و «خود» را در متن «علم» روایت و معنا کند.

کتاب در شش پاره و سی فصل نگاشته شده که از همان پاره نخست وارد نوروفیزیولوژی (فیزیولوژی عصبی) می شود و تنها دو فصل کتاب به طور خاص به زندگی کندل می پردازد، انگار زندگی به خودی خود برای نویسنده ارزشی نداشته: اتوبیوگرافی نویسنده در واقع چیزی نیست جز شرح نسبت او با نوروساینس (علوم اعصاب).

چرا کندل این چنین وقف پرسش های خود می شود و این همه پافشاری می کند تا نتیجه بگیرد؟ یک دلیل آن این است که این پرسش ها از شخصی ترین و بامعنا ترین جنبه های شخصیت او برخاسته اند، از «شب شیشه ای». وین برای کندل فقط پایتخت اتریش و زادگاه او در سال ۱۹۲۹ نیست، مرکز ثقل فرهنگ و هنر و علم و فرزانگی همه اعصار و از آن بالاتر خانه ای امن برای یهودیان است که در آن همه چیز خوب پیش می رود تا شب نهم نوامبر ۱۹۳۸. در شب های نهم و دهم نوامبر ۱۹۳۸، نازی ها به محله های یهودی نشین در سرتاسر آلمان و اتریش هجوم بردند و به تخریب مغازه ها، خانه ها و کنیسه های یهودیان پرداختند. این شب که به خاطر کثرت شیشه های شکسته شده توسط مهاجمان به «کریستال ناخت» (شب شیشه ای) مشهور شد، در «حافظه» اریش نه ساله چنان ثبت شد که تا هم اکنون نیرویی پیش برنده در زندگی او بوده است.

اریک بعد از مهاجرت اجباری به امریکا به همراه خانواده، راه نیاکان خود را که همگی یهودیانی از طبقه متوسط، متدین و فرهیخته (پدربزرگش ۷ زبان می دانست) بودند، ادامه می دهد و از مدرسه یهودی معتبری فارغ التحصیل می شود که در آن عبری و کتاب مقدس جزء دروس بوده است (چیزی از قبیل مدرسه علوی خودمان). اریک (تغییر نام بعد از مهاجرت)، شاگرد اول و قهرمان دو و میدانی و سردبیر نشریه دبیرستان، به عنوان یکی از سه نفر از «هاروارد زیبا» پذیرش می گیرد؛ در رشته تاریخ و ادبیات معاصر اروپا برای فرونشاندن عطش پرسش از «تغییر عقیده ناگهانی و کامل توده ها» و رقم خوردن شب شیشه ای. 

در اواخر دوره لیسانس با دختر ارنست کریس، روانکاو مشهور و از دوستان خانوادگی فروید و نیز از بنیانگذاران ایگوسایکولوژی دوست می شود. کریس او را به دنیایی می برد که در آن با کاویدن «خاطرات تلخ» و بازگشایی «حافظه ممنوع» نه تنها فراسوی تاریکی شب شیشه ای را می توان لمس کرد بلکه گزارشی «علمی» از کارکرد ذهن و عالم انسانی به دست داد. «امروز فهماندن اینکه در دهه پنجاه سده بیستم روانکاوی برای جوانان چقدر جذاب بود، امر دشواری است (شاید اصلاً باید گفت ناممکن است) ... روانکاوی به دلیل دیگری نیز برای من جذابیت داشت، زیرا فروید یک یهودی اهل وین بود که مجبور شده بود مثل من زندگی در تبعید را اختیار کند.» در آن زمان، کسانی روانکاو می شدند که تحصیلات خود را در رشته پزشکی تمام کرده باشند. 

اریک به رشته پزشکی تغییر مسیر می دهد تا روانکاو شود: «این بار با هدف روانکاو شدن دانشکده پزشکی را شروع کردم و تا سال آخر که قرار بود دوره عملی تخصصی روانشناسی را بگذرانم، بر همین تصمیم بودم. اما در آخرین سال تحصیل پزشکی علاقه ی شدیدی به زیست شناسی پیدا کردم. تصمیم گرفتم بیشتر به زیست شناسی مغز بپردازم، زیرا ترم تشریح مغز در سال دوم برایم بسیار جذاب بود.» حالا او می خواهد ساختار شخصیت را آن گونه که از مکتب فروید آموخته بود، در مغز مکان یابی کند. «برای کسی که با روانکاوی آشنایی دارد، هنگام نگاه کردن به مغز-حتی اگر آن از گل ساخته شده باشد-بسیار دشوار خواهد بود که از خود نپرسد: این نهاد (id)، خود (ego)، و فراخود (superego) فروید در کجای آن جای گرفته است.»

در طول دوره پزشکی با دنیز بیسترین ازدواج می کند. دنیز بیسترین هم جان به در برده نازی ها بود و یک یهودی اصیل و متعصب؛ بدین ترتیب نه تنها حرفه کندل که عشق او هم بر اساس «شب شیشه ای» شکل می گیرد. همه آدم های مهم زندگی کندل یهودی اند. اما به نظر یهودیت نژادی و نه فرهنگی که کندل به شدت مدرن است و مذهب برایش «مسأله» نیست.

بعد از گذراندن دوره کارورزی روانپزشکی، کندل به جای ادامه کار بالینی، وارد حوزه تحقیق می شود. اولین استاد او در زیست شناسی عصبی گروندفست بود که خود برنده نوبل شد. گروندفست به او می گوید که سودای پژوهشی او بسیار بلندپروازانه است و باید از پژوهش روی یک سلول عصبی شروع کرد: هر بار یک سلول (one cell at a time)! بدین ترتیب او را به زیست شناسی مولکولی سیستم عصبی سوق می-دهد ... . بخش های دوم به بعدِ کتاب شرح مفصل تاریخ نوروفیزیولوژی و بنیان های نوروساینس است از نخستین تکاپو ها تا به امروز و با تأکید بر جنبه های زیست-شناسی سلولی و مولکولی.

کندل با بیانی شیوا و دقیق، تاریخ اکتشافات علوم اعصاب را در سده بیستم برای خوانندگان عمومی بازگو می کند، با مهارتی که فقط از کسی بر می آید که از علوم انسانی و ادبیات به علوم دقیقه هجرت کرده باشد. این کتاب را کندل بنا بر رسم مؤسسه نوبل نوشته تا مردم را با زندگی خود آشنا کند اما با عشق حیرت آور کندل به نوروساینس و احساس رسالت برای آوردن علم به میان مردم، عملاً این کتاب به یک دوره تاریخ زیست شناسی عصبی مبدل شده است. او خود را صرفاً حلقه ای از زنجیره-ی کاروان علم می بیند و بس: دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم و دیگران بخورند.

شرح بسیار جذاب ساختار و عملکرد سیستم عصبی از خلال بازگو کردن زنجیره تحقیقاتی که به دانسته های کنونی ما منجر شده اند با دنبال کردن همان پرسش کهنه شب شیشه ای، پرسش از حافظه به مثابه چیزی که «ما» را می سازد، همراه با شرح فنون و روش های تحقیق، با چاشنی حواشی علم که گاهی (بلکه همواره) از متن مهم ترند، یعنی روان شناسی و جامعه شناسی و فلسفه علم، این کتاب را به کتابی بی بدیل و منحصر به فرد تبدیل کرده است. این کتاب، همزمان برای عموم مردم علاقه مند به دانش و برای دانشجویان رشته های مختلفی که با مغز سر و کار دارند (از فیزیولوژی و پزشکی تا علوم شناختی و روان شناسی) می تواند هم یک رمان جذاب و هم یک کتاب درسی باشد.

نوروساینس، یک حوزه تحقیقی میان رشته ای و نسبتاً جدید و فوق العاده مهم و اثرگذار است که در میانه رشته های علمی گوناگون به پیچیده ترین ساختار شناخته شده در هستی، یعنی مغز انسان می پردازد. نوروساینس با موضعی تقلیل گرایانه (reductionistic) فرایند های ذهنی را به پیشامد هایی فیزیکی و شمیایی که می توانند و «باید» با روش های تجربی/آزمایشگاهی بررسی شوند، فرومی کاهد. نظریه تطور داروین، دستاورد های علم ژنتیک و زیست شناسی مولکولی در پیوند با رفتارگرایی و علم شناختی به پیدایش دانش نوین ذهن منجر شده است که یکی یکی از پرسش-های قدیمی درباره ذهن رمزگشایی می کند و البته پرسش های جدیدی پیش می نهد. 

در بسیاری از دانشگاه های دنیا، رشته روانشناسی سابق، اکنون به «روانشناسی و علوم مغز» تغییر نام داده است. مهم ترین سنگر فتح نشده نوروساینس سنگر هشیاری/آگاهی است و پژوهش های کندل با شیفتگی دیوانه وار او به روانکاوی و فروید در جهت نزدیک شدن به چارچوبی برای حل این مسأله است. کندل حتی در واپسین صفحات کتاب از آرزو های پژوهشی اش در این باره سخن می گوید که امیدوار است مسیر دانش ذهن را دگرگون سازد. جالب است که بعد از پنج دهه پژوهش مستمر و در آستانه هشتاد و پنج سالگی کندل از بلند پروازی های میان رشته ای و طرح های تحقیقی بلند مدت مانند یک دانشجوی سال اول دکتری حرف می زند.

باید به انتشارات آگه بابت عرضه این کتاب بسیار مهم تبریک و دست مریزاد گفت و به-خصوص از زحمات مترجم محترم تقدیر نمود. به خصوص که ترجمه، خیلی روان و خوشخوان است. در برابر کار طاقت فرسای ترجمه چنین متونی به فارسی، بر اشکالاتی که بعضاً وجود دارد می توان دیده فروبست. هرچند اگر کتاب توسط یک دانش آموخته روانشناسی با متن اصلی مقابله و ویراستاری شود، اثری یک دست تر و متقن تر به دست خواهد آمد. بعضی معادل گذاری ها اگرچه نامعمول هستند، جالب و شایسته بررسی می نمایند، مانند عصب یاخته برای neuron.

سؤالی به ذهنم می رسد: چه طور ممکن است که یهودی متعصبی مانند کندل که عبری می داند و تورات می خواند، به واقع یک تقلیل گرای تمام عیار باشد و در زندگینامه خودنوشتش به پرسش های الهیاتی ای که «دانش نوین ذهن» پیش می نهد، نپردازد؟ از این جهت، برای من این کتاب رویارویی تازه ای بود با این حقیقت که ساینتیست ها (و به خصوص نوروساینتیست ها) نه صرفاً جستجوگران حقیقت بلکه پیش از آن مشخص کننده هر چیزی اند که «می تواند» حقیقی باشد ... . به عنوان یک دانشجوی مسلمان در این شب شیشه ای، تلاش می کنم به فراسوی تاریکی نگاه کنم. 

* معرفی کتاب از الف کتاب
برچسب‌ها: