آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 7
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 62
دوست نداشتم 0

شرایط عشق (فلسفه صمیمیت)

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
روان‌ شناسی
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
116854
شابک:
9789643116972
انتشارات:
موضوع:
عشق
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
192
طول:
21.5
عرض:
14.6
ارتفاع:
1
وزن:
217 گرم
قیمت محصول:
1,200,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره شرایط عشق (فلسفه صمیمیت):
درباره کتاب:

کتاب «شرایط عشق» با عنوان فرعی «فلسفه صمیمیت» نوشته جان آرمسترانگ با ترجمه مسعود علیا است.

«عشق ورزیدن به شخصی دیگر چگونه چیزی است؟» این سوال، عامل نوشته شدن این کتاب است؛ طرح این پرسش طرح یکی از عمیق‌ترین و معمایی‌ترین پرسش‌هایی است که می‌توان با خود در میان گذاشت. عشق یکی از مضامین اصلی در حسب حالی است که هر فرد هنگامی که می‌کوشد به فهم زندگی خود راه پیدا کند، روی کاغذ می‌آورد. اما چه بسا احساس کند که هرقدر بیشتر درباره آن تامل می‌کند، فقط حیرانی‌اش بیشتر می‌شود.

کتاب «شرایط عشق»، حکایت مواجهه‌ای دیگر با یکی از دیرینه‌ترین و بحث‌انگیزترین تجربه‌های بشری (عاشق شدن و عشق ورزیدن) است. نویسنده در این اثر می‌کوشد از منظری فلسفی و با بهره از پاره‌ای آثار تامل‌برانگیز ادبی، زوایای مهمی از عشق را بررسی کند و ضمن برشمردن خاستگاه‌ها، پیچ و تاب‌ها و صورت‌های گوناگون تجربه عاشقی، ظرایف پیدا و پنهان آن را روشن سازد تا مخاطب آنچه را بلوغ و پختگی می‌نامد، با تجربه عشق ورزیدن خود همراه کند.

فهرست عناوین کتاب به این ترتیب است: نظرگاه رمانتیک، «عشق به راستی عامل متغیر است»، تکامل عشق، چرا عشق تاریخی دارد؟، اتحاد کامل،‌ عشق به منزله تربیت، پذیرش، چشم خلاق، داشتن، تخیل، شیدایی، کوپیدون کور، (باز هم) تخیل، دسته‌ها و دسته‌بندی‌ها، تعارض و تفسیر، خیر دیگری، محبت، عشق و معنای زندگی، امیال قیاس‌ناپذیر، گرایش جنسی، گسترش عشق، بلوغ.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

«غالبا فشار معمول زندگی کافی است تا این لطافت احساس نتواند مجال ظهور پیدا کند. به این دلیل است که عشاق نسبت به تمام چیزهایی که به ساحت درونی مشترک یاری می‌رساند و آن را حفظ می‌کند علاقه دارند: باده، افروختن آتش، نور شمع، باران: هر آنچه پندار موقت جهان خاص و جداافتاده ایشان را می‌آفریند، جهانی جدا از باقی زندگی که، چند صباحی، به تمامی سایه‌وار و محو به نظر می‌رسد. در چنین شرایط دلپذیری، آن‌ها می‌توانند احساس کنند آنی هستند که در واقع هرگز نمی‌توانند باشند: همه چیز، هر یک برای دیگری.

داستانی نقل شده است درباره دو عضو آخر حزب کمونیست بریتانیا، یک زن و شوهر، که (بی‌هیچ تردیدی) بر این باور بودند که در کل جهان، تنها دو نفری هستند که از نگرش درست به جهان برخوردارند. آن‌ها از نظرگاه برتر و صائب خویش به جهانی غرق در آشوب و شرارت و خطا نظر می‌کردند. هر قدر هم که اعتقاداتشان احمقانه بوده باشد، آن‌ها تصویری تاثرانگیز ـ گرچه مبالغه‌آمیز ـ از همه زوج‌های خوشبخت هستند (یا بودند، تا زمانی که مرد در اقدامی که به تمام و کمال تنهایی قهرمانانه را به نمایش می‌گذاشت زن را به دلیل نداشتن خلوص عقیدتی طرد کرد.) زیرا همه زوج‌های خوشبخت مسلک شخصی خودشان را دارند، جهان‌نگری خاص خودشان را که بین آن‌ها مشترک است و در ته دلشان آن را برتر از همه جهان‌نگری‌های دیگر تلقی می‌کنند.»
برچسب‌ها: