آیا کتاب را خواندهاید؟
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
3
0
0
43
0
واقعیت رویای من است
امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
قیمت محصول:
3,300,000 ریال
موجود نیست
درباره واقعیت رویای من است:
بخشی از کتاب:
بیژن نجدی ساکن لاهیجان بود و دبیر درس ریاضی. تاکنون آثار کمی از او منتشر شده اما همین آثار هم نشان میدهند که او شاعر و نویسندهای بود با سبک و سیاقی خاص.
واقعیت رویای من است
واقعیت خواب های من است
خون رویای من
برگ تر از سبز- سبز تر از برگ گیاه
که با دشنه تلکس خبرگزاری ها
خنجرکلمات روزنامه
نمی ریزد
واقعیت رویای من است
آن جاهیچ کس نمی داند که سیلی چیست؟
وچاقو
شرمنده تیغش نه.
در خیالبافی ذهن من، ترور نمی شود لبخند
کشته نمی شود سهراب
درزانوان پیر پیرمرد رفته است لبخند
تکه های تن هر که می میرد
در اخبار رادیو- برصفحه تلویزیون
آن جا
آفریقا(فرقی نمی کند:خاورمیانه
(آسیای دور
درخواب های من باز می گردد به گهواره و گریه
آن ها بزرگ می شوند - در خواب های من
به مدرسه می روند و آب می خوانند و انار- درخواب های من
ودرخت اناری دوباره می روید
از کتابی که مانده روی رف
آن ها در خانه ای ساده ، بچه دار می شوند و
روزی
برسپید ساده بستری ساده
کنار مردمی ساده
با تعریف ساده ای از مرگ ،می میرند
اما دریغ
واقعیت،نه خواب های من است- نه رویای تو
نه خیالبافی من- نه آرزوی تو
همین طور که گاهی روزنامه می خوانی
وگاه شعرمرا
بیژن نجدی ساکن لاهیجان بود و دبیر درس ریاضی. تاکنون آثار کمی از او منتشر شده اما همین آثار هم نشان میدهند که او شاعر و نویسندهای بود با سبک و سیاقی خاص.
واقعیت رویای من است
واقعیت خواب های من است
خون رویای من
برگ تر از سبز- سبز تر از برگ گیاه
که با دشنه تلکس خبرگزاری ها
خنجرکلمات روزنامه
نمی ریزد
واقعیت رویای من است
آن جاهیچ کس نمی داند که سیلی چیست؟
وچاقو
شرمنده تیغش نه.
در خیالبافی ذهن من، ترور نمی شود لبخند
کشته نمی شود سهراب
درزانوان پیر پیرمرد رفته است لبخند
تکه های تن هر که می میرد
در اخبار رادیو- برصفحه تلویزیون
آن جا
آفریقا(فرقی نمی کند:خاورمیانه
(آسیای دور
درخواب های من باز می گردد به گهواره و گریه
آن ها بزرگ می شوند - در خواب های من
به مدرسه می روند و آب می خوانند و انار- درخواب های من
ودرخت اناری دوباره می روید
از کتابی که مانده روی رف
آن ها در خانه ای ساده ، بچه دار می شوند و
روزی
برسپید ساده بستری ساده
کنار مردمی ساده
با تعریف ساده ای از مرگ ،می میرند
اما دریغ
واقعیت،نه خواب های من است- نه رویای تو
نه خیالبافی من- نه آرزوی تو
همین طور که گاهی روزنامه می خوانی
وگاه شعرمرا
برچسبها: