آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 2
دوست نداشتم 0

گاهی آدم ها دوبار به دنیا می آیند

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان ایران
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
94645
شابک:
9789649667461
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
رمانهای فارسی
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1393
جلد:
شومیز
قطع:
رقعی
قیمت محصول:
50,000 ریال
موجود نیست
درباره گاهی آدم ها دوبار به دنیا می آیند:

قسمتی از داستان «گاهی آدم ها دوبار به دنیا می آیند» را می خوانیم:


علی از شدت ناراحتی گوشه گیر شد. چند روزی از ماجرای مداد قرمز گذشته بود اما نگاه های زیرچشمی و پچ پچ های هم کلاسی ها او را سخت می آزرد. همه او را به دید یک دزد نگاه می کردند. هر وقت کسی تراشی، مدادی، چیزی گم می کرد، قبل از آن که به دنبال گم شده اش باشد، علی را نگاه می کرد. او از همه ی بچه ها، آقامعلم، کتاب، مدرسه، بابا و مامان و حسن علی متنفر شده بود؛ آ ن قدر متنفر بود که حتی از دیدن شیرینی و دوچرخه هم به وجد نمی آمد.


دیگر طاقتش تمام شده بود. دوست داشت بمیرد. دوست داشت فریاد بزند من دزد نیستم. تمام شب را نخوابیده بود؛ غصه خورده بود. تمام شب چشم دوخت به تنها دلخوشی اش؛ به دار و ندارش؛ به قلکش.


بالاخره فکری به سرش زد. راه دیگری نداشت. صبح رفت سراغ قلکش و آن را محکم به زمین کوبید. تمام پول ها پخش زمین شد. تعداد زیادی پنج ریالی و تعداد کمی یک تومانی و پنج تومانی. دانه دانه سکه ها را می شناخت. برای هر کدام لااقل 50 ـ 40 تا سوزن نخ کرده بود و کیلومترها در پی پدرش در کوچه پس کوچه های پایین شهر فریاد کشیده بود: «لحافدوزیه». سکه ها را شمارش کرد: سیصد و سی و دو تومان. با حسرت حساب کرد که اگر صد و شصت و هشت تومن دیگر صبر می کرد، یک دوچرخه می خرید.

برچسب‌ها: