آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 5
دوست نداشتم 0

دو کبوتر دو پنجره یک پرواز شجاعی

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان ایران
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
88363
شابک:
9789643377564
انتشارات:
موضوع:
رمانهای فارسی
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1392
جلد:
شومیز
قطع:
رقعی
قیمت محصول:
60,000 ریال
موجود نیست
درباره دو کبوتر دو پنجره یک پرواز شجاعی:
درباره کتاب:

داستان های «دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز» در میان داستان های پر شمار سید مهدی شجاعی در دهه شصت را – که می توان از آن به عنوان دوران شکوفایی و اوج نگاه شاعرانه و در عین حال منتقدانه او نام برد، – حس برانگیزترین داستان های او به شمار می روند، داستان هایی که به نظر می رسد نویسنده هدف از نوشتن آنها را نه به رخ کشیدن زاویه دید و مهارتش در استفاده از تکنیک های روایی، بلکه انتقال مفاهیمی قرار داده که حس کرده است در برهه ای از زمان باید در زبان ادبیات جاری شود.
داستان نخست این مجموعه که عنوان مجموعه نیز از آن انتخاب شده است، با یک عبارت استعاری شروع می شود. دو کبوتر که استعاره از دو برادر است که با هم در صحنه نبرد حاضر شده اند و از دو پنجره که استعاره از دو اتفاق برای شهادت است به یک مفهوم که شهادت است می اندیشند و در نهایت نیز به آن می رسند. اما راوی این ماجرا یکی از هم رزمان این دو برادر است که می توان او را نیز استعاره از تمامی جداماندگان از پنجره شهادت دانست و از همین دریچه است که نویسنده سعی کرده است نشان دهد که زندگی به عنوان با ارزش ترین و زیبا ترین مفهوم زندگی انسانی می تواند صاحبش را در موقعیتی قرار دهد که فدا کردن و از دست دادنش برای او شیرین تر و با اهمیت تر از داشتنش باشد.
داستان «آبی اما به رنگ غروب» از این مجموعه نیز داستانی است بی اغراق در ستایش زندگی و چگونه زیستن. داستانی از زبان یک کودک – که چشم انتظار پدر رزمنده اش است – که با شیرینی نگاه کودکانه زیبایی های هر چند کوچک زندگی و تلخی آن را – وقتی که ترور، جان پدرش را می ستاند و او را به سمت تجربه زیستی تازه ای هدایت می کند – ، روایت می کند.
داستان «راز دو آینه» نیز با همین نگاه، تفسیری دیگری است از زندگی که در آن زنی پس از سال ها چشم انتظاری و رسیدن به همسرش که اسیر بوده است، شرحی از زندگی سال های گذشته بر خود را به صورت مونولوگ روایت می کند. شرحی که در آن می توان روایت سوم نویسنده از زندگی را که در سایه دوری و استقامت و اشتیاق تعریف شده، دید.
داستان «آرامش قهوه ای» را اما – که در آن راوی به شیوه سوم شخص شروع به توصیف کرده – می توان با نگاهی متفاوت، بازنمایی وجهی از زندگی بدانیم که از آن به شجاعت تعبیر می شود. شجاعتی که نویسنده با هوشمندی، بستر بیان آن را یک کودک که خردترین واحد اجتماعی ملموس در جامعه به شمار می رود انتخاب کند تا در ذهن مخاطبش آن را در وجود تمامی مردان بزرگ تر از او نیز تداعی کند؛ کودک این داستان مردی است که هوشمندانه و شجاعانه مرگ را حس کرده و به جان می خرد تا به شکلی نمادین و استعاری آن را به یک کل تسری دهد.
برچسب‌ها: