آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 1
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 1
دوست نداشتم 0

باغ اناری

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان ایران
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
191627
شابک:
9786009342754
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
مجموعه داستان ایرانی
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1396
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
120
شماره چاپ:
5
طول:
21
عرض:
14.8
وزن:
144 گرم
قیمت محصول:
1,400,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره باغ اناری :

درباره کتاب:

 

غروب بود. وقتی پا تو باغ اناری گذاشتم، درختان انار، ساکت بودند، داشتند به هم نگاه می‌کردند. باد ملایم تابستان سعی می‌کرد آنها را به حرف درآورد. آنها گاهی پچ‌پچ می‌کردند و گاهی هم نه. انارهای سرخ بر شاخه‌هایشان چون خورشیدهایی غروب کرده بودند. ناگهان پچ‌پچ جوی آب را شنیدم، بعد صدای پای یک نفر آمد که به من نزدیک می‌شد. پشت انارها پنهان شدم. بعد صدای پای سه نفر آمد. نگاه کردم، صدای پای اول، پشت درختی خاموش شد. آن سه نفر کنار جوی آب ایستادند. ناگهان فرهاد سنگی بر سر خود زد و تو جوی آب افتاد. شیرین فریاد کشید: «فرهاد من!»
خسرو گفت: «او دیگر مرده است.»
فرهاد در جوی آب غوطه غوطه خورد. شیرین دوباره فریاد کشید: «فرهاد من!»
خسرو دامن شیرین را گرفت، گریید، گفت: «شیرین من! شیرین من!»
آبِ جوی، آهسته فرهاد را برد. شیرین در حالی که می‌گریید به خسرو نگاه کرد، گفت: «کاش من هم مرده بودم.»
خسرو گریید، گفت: «آن‌وقت من هم می‌مردم، شیرین من!»
ناگهان باغ اناری ساکت شد.

برچسب‌ها: