آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 1
دوست داشتم 7
دوست نداشتم 0

پنجاه درجه بالای صفر

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان ایران
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
10170
شابک:
9789643629106
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
داستان های فارسی قرن 14
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
210
طول:
21.2
عرض:
14.2
ارتفاع:
0.8
وزن:
238 گرم
قیمت محصول:
65,000 ریال
موجود نیست
درباره پنجاه درجه بالای صفر:
درباره کتاب:

«پنجاه درجه بالای صفر» رمانی جاده ای و حادثه محور است. رمان در فضایی کویری و بیابانی روایت می شود و کویر با همه ی خصوصیاتش یکی از ارکان «پنجاه درجه بالای صفر» است. «ادبیات کویر» نوع خاصی از ادبیات است که در دشت های پهناور و بی آب و علف روایت می شود و مملو است از جدال انسان با طبیعت خشن و گرمای طاقت فرسا، کوه های هول انگیز، شن های روان، خشکی و خساست طبیعت و سرانجام جدال بی پایان انسان با مرگ. این ادبیات روایت انسان هایی است که در محیطی خشن یاد گرفته اند که برای بقا باید سخت تر بجنگند.
در «پنجاه درجه بالای صفر» سه روایت به طور هم زمان نقل می شود. یکی از روایت ها ماجرای سرقتی بدفرجام از بانکی است. «علی ستوده» که از زندان گریخته است دار و دسته ای جور می کند تا بانکی را بزند و… داستان دیگر روایت جوانکی است که در یکی از مناطق مرز شرقی خدمت می کند و قصد دارد به هر طریق از آنجا بگریزد. روایت سوم که اول شخص روایت می شود ماجرای پیگیری برای یافتن هویت کسانی است که جسدهای متلاشی شده شان در یکی خرابه های بیابانی لم یزرع پیدا شده است.

هر سه روایت به موازات هم نقل می شوند اما دو تا از روایت ها در یک زمان رخ می دهند و روایت دیگر با فاصله ای چند ماهه نقل می شود. همه ی روایت های کتاب به نوعی با هم ارتباط دارند و این ارتباط  جز ارتباطی است که فضا و کویر بین آن ها برقرار می کند.
رمان نقل تنهایی انسان و بی پناهی او است در محیطی که تن به تسلیم نمی دهد و مملو از خشکی و خشونتی  است که روز به روز پیش تر و پیش تر می رود و سرزمین های بیشتری را گرفتار می کند. «پنجاه درجه بالای صفر» سعی در شناخت انسان گرفتار در تنهایی بی کران بیابان دارد.

بخشی از داستان

باد، جام پنجره ای را که رو به جاده وا می شد، می لرزاند. لت های متقاطع پنجره نور کرخت بیرون را کف اتاق لقمه لقمه می کرد. باد به قدری شدید بود که از درز و دورز دیوارها بوی تیز بنزین را از طرف پمپ ها تو می آورد و سقف فلزی و شیروانی پمپ بنزین را می لرزاند. پرچ هایی که ورقه های فلزی کج وکوله ی سقف را به هم متصل می کردند، خیلی وقت بود که لق شده بودند و باد که می وزید سروصدایی وحشتناک به راه می انداختند. تابلوِ تبلیغاتی رنگ ورورفته ی روغن موتور هم غژغژ می کرد و لنگر برمی داشت.
برچسب‌ها: