فلسفه فشن
فشن یکی از تأثیرگذارترین پدیدهها بر تمدن غرب از رنسانس به اینسو بوده است. این پدیده زمینههای متعدد فعالیتهای انسان مدرن را درنوردیده و میتوان گفت که تبدیل به ذات ثانویهٔ ما شده است. پس درک فشن برای درک خودمان و شیوهٔ عملکردمان لازم است.
با وجود این، فیلسوفان تقریباً به فشن بیتوجه بودهاند، احتمالاً به این سبب که تصور میکنند این پدیده جزو سطحیترینِ پدیدههاست و بهسختی میتوان آن را موضوع باارزشی برای مطالعه، آنهم در زمینهٔ پرمغزی چون فلسفه، دانست. اما اگر فلسفه زمینهای است که به درک ما از خویشتن میپردازد و اگر فشن تأثیرگذار باشد، باید آن را بهمثابهٔ موضوعی برای پژوهش فلسفی جدی گرفت.
هر آنچه بهشکل محسوس وجود دارد، هر آنچه روان را بر روان مینمایاند، بهمعنی دقیق کلمه پوشش، پوشاک یا لباسی است که در فصلی پوشیده میشود و پس از آن کنار نهاده میشود. پس اگر درست فهمیده باشیم، تمام آنچه انسانها اندیشیدهاند، خیال کردهاند، انجام دادهاند و بودهاند مشمول این مبحث لباسها میشود. کل جهان بیرونی و آنچه در آن است چیزی جز لباس نیست و عصارهٔ تمام علوم در فلسفهٔ لباسها نهفته است.
در این اثر، لارس اسونسن، یک موضوع مهم در مسئله فشن را بررسی میکند و آن تاثیر ان بر شکلگیری هویت است.
او در این اثر به به مفهوم فشن، بازنمودهای مختلف آن و چیزهایی که فشن ظاهراً میتواند سبب آنها شود، پرداخته است. درواقع موضوع اینت کتاب چنان که خود نویسنده می گوید «گفتمان فشن» است.
کتاب ۸ فصل نسبتا مستقل دارد که طیف گستردهای از موضوعات مرتبط با فشن را در بر میگیرند اما تمرکز نویسنده در این کتاب بر فشن لباس است.
مطالعه این اثر نو و جذاب را به پژوهشگران علوم اجتماعی، جامعه شناسی و مباحث فرهنگی توصیه میکنیم.