آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 4
در حال خواندن 0
خواندم 1
دوست داشتم 58
دوست نداشتم 0

سینما به روایت اسلاوی ژیژک

امتیاز محصول:
(3 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
سینما
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
29730
شابک:
9789648175905
انتشارات:
موضوع:
سینما
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
120
طول:
21
عرض:
14
ارتفاع:
1
وزن:
175 گرم
قیمت محصول:
1,650,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره سینما به روایت اسلاوی ژیژک:

درباره کتاب:

 

 

و من فکر می‌کنم این استعاره‌ای از مخمصه ‌ما در زندگی است. اکثر اوقات وقتی کسی را دوست داریم، آن شخص را دقیقأ همانطور که هست نمی‌پذیریم. او را تا آنجایی که مطابق و موافق تخیلات ما باشد می‌پذیریم. ما او را اشتباه درک می‌کنیم، به همین دلیل هم هست که وقتی که می‌فهمیم اشتباه کرده‌ایم، عشق فورأ به خشونت تبدیل می‌شود. برای یک معشوق چیزی خطرناک‌تر و مهلک‌تر از دوست داشته شدن نیست که نه به خاطر آنچه که هست، که به خاطر مطابقت با ایدئالی که در سر عاشقش می‌گذرد دوست داشته شود. در چنین شرایطی عشق همیشه با ریاضت خواهد بود – «ژیژک» در تحلیل فیلم «روشنایی هایی شهر» اثر «چارلی چاپلین» (1931).


عمومأ برای نشان دادن قدرت تسلط نظری «رزا لوگزامبورگ» این مثال زده می‌شود که کسی بود که از خودِ «مارکس» بیشتر بر مارکسیسم تسلط داشت. این مثال امروزه درباب تسلط «اسلاوی ژیژک» بر «لاکان» و نظریاتش زده می‌شود. همان گونه که «رابرت استم» می‌نویسد: او از فیلم‌های سینمایی برای شرح نظریات لاکان استفاده می‌کند و در فیلم‌های سینمایی مثال‌هایی می‌یابد که حتی از خود لاکان هم افکار روانکاوانه او را بهتر شرح می‌دهند (ویکیپدیا).


هدف از این نوشتار معرفی کتابی با عنوان «سینما به روایت اسلاوی ژیژک» ترجمه سعید نوری (انتشارات روزبهان) است. این کتاب کتابی نوشته‌ی ژیژک نیست، بلکه برگردانی از سخنان و نظرات اوست که منبع آن هم اینترنت بوده است. 

«اسلاوی ژیژک» متولد 1949 اسلوونی – یووگسلاوی سابق- و دارای دکترای فلسفه‌اش را از دانشگاه لیوبلیانا – پایتخت اسلوونی –و فیلسوف و نظریه‌پرداز انتقادی است که بخش عمده کارش در سنت فلسفی هگلی، مارکسیسم و نیز روانکاوی لاکانی است. اما به شخصه از زمانی که پس از یک دوره مطالعه آثار پلیسی و جنایی (کل نوشته‌های آگاتا کریستی) به ژانر پلیسی و معمایی سینما علاقمند شدم و به دنبال کسی بودم که معنی لذت و علاقه به این ژانر را بفهمد با «ژیژک» آشنا شدم. ژیژک سابقه‌ای طولانی در مطالعه‌ی این آثار در جوانی و پس از آن در نظریه سیاسی، نظریه فیلم و روانکاوی نظری داشته است. در جایی از این کتاب می‌خوانیم: وقتی در نوجوانی برای اولین بار فیلم –روانی اثر هیچکاک 1960- را دیدم چه تأثیر عمیقی بر من گذاشت، نه فقط از طولانی بودن صحنه که حدود ده دقیقه طول می‌کشد که از نحوه جزئیات تمیزکاری، همین طور از توجه وسواسی که «نورمن» به خرج می‌دهد و حس همزات پنداری بیننده با او متأثر شده بودم.

 

کلیت این کتاب به صورت تشریحاتی نظری و روانشاناسانه است که «ژیژک» بر آثار ژانر وحشت، معمایی و درام نوشته است. ادعای مترجم این کتاب در علت انتخاب در برگردان به فارسی دو دلیل برجسته است، یکی آموزش نقد روانکاوانه از طریق نمونه‌های متنوع که این مثال‌ها با تصاویری از فیلمها همراه شده است و دیگری این که این نوع بررسی روانکاوانه جذابیتی دارد که به شناسایی نوعی از کشف مضامین پنهان موجود در فیلمها منجر می‌شود که ممکن است حتی خود فیلمساز هم از آن مطلع نباشد.
یکی از بهترینِ این مثال‌ها در باب همین نکته دوم و «کشف نکاتی که حتی ممکن است خود فیلمساز هم از آن مطلع نباشد»، تحلیل ژیژک از فیلم «روانی» «هیچکاک» (1960) است که در آن خانه‌ی «نورمن» و روحیات متفاوتی که او در هرکدام از این سه طبقه – همکف، اول و زیرزمین- دارد به رساترین شکل به سه سطح روانی «فروید» – خود، فراخود و نهاد – تشبیه شده و از خلال این نمادپردازی به توضیح صحنه‌ها و دیالوگ‌ها و از خلال آن به تحلیل فیلم بر مبنای نظریه شخصیت «فروید» می‌پردازد. البته این نمادپردازی در مورد شخصیت‌ها و داستان‌های دیگری هم دیده می‌شود مثلأ بازی برادران «مارکس»، «گروچو»، «چیکو» و «هارپو» در فیلم «سوپ اردک» ساخته‌ی «لئو مک کاری»(1933) که در این فیلم «گروچو» به فراخود، «چیکو» به خود و «هارپو» به نهاد تشبیه شده‌اند.

 

یکی دیگر از نکات جالب توجه در این کتاب به صورت جزئی و نظرایات «ژیژک» به صورت کلی تأکید و توجه او به ابعاد ناشناخته و کمتر مورد توجه قرار گرفته در بررسی فیلمهاست. بسیاری از ما فیلم «جن گیر» «ویلیام فردکین» (1973) را دیده‌ایم و به فراخور علاقه، اطلاعاتی در باب این فیلم داریم. این فیلم که یکی از بهترین نمونه‌های ژانر وحشت است که به رغم ابتدایی بودن ابزار و تکنولوژی‌های مورد استفاده هنوز هم جزو ترسناکترین فیلمهای تاریخ سینماست و در طول تقریبأ نیم قرنی که از ساختش می‌گذرد مورد تحلیل و تفسیرهای متفاوتی قرار گرفته است. اما کمتر کسی بوده که در مورد این فیلم بر عاملیت صدا تأکید کرده و فیلم را از این زاویه مورد بررسی قرار داده باشد. ژیژک اما به خوبی بر این نکته دست می‌گذارد که: صدا جزء اندام بدن شما نیست. صدا از جایی در بدن شما بیرون می‌آید. وقتی با شخص دیگری حرف می‌زنیم، همیشه این حداقل حالت‌های اندرونه گویانه وجود دارد انگار یک نیروی خارجی ما را تسخیر کرده است. به یاد بیاوریم که این دختر جن زده در ابتدای فیلم که دختر جوان زیبایی است چه طور تبدیل به دیوی می‌شود که در میانه‌ی فیلم می‌بینیم؟ آیا به تسخیر موجودی درآمده؟ اما چه کسی او را تسخیر کرده است؟ یک صدا! صدایی در ابعاد شنیع خود. و در ادامه این تحلیل با اشاراتی دیگر به «صدا» در فیلمهایی چون «وصیتنامه دکتر مابوزه» اثر «فریتس لانگ» (1931)، «بیگانه» اثر «ریدلی اسکات» (1963) و «دیکتاتور بزرگ» اثر «چارلی چاپلین» (1940) پی گرفته می‌شود.

 

جذابیت دیگر این کتاب کم حجم این است که تفاسیر «ژیژک» بر مفاهیم گوناگون چون صدا و شخصیت و روان و ... را از خلال داستانهای گوناگونِ افراد مختلف و در پس زمینه‌ی روانکاوی «لاکانی» که با بیانی ساده و قابل فهم برای همه مخاطبان بیان گردیده است را دنبال می‌کند. ضمن این که در خلال این توضیحات به تصحیحات ژیژک نسبت به برخی اشتباهات جهانی رایج در باب این نظریات پرداخته شده است؛ معمولأ مردم درسهای روانکاوی «فروید» را طوری می‌خوانند انگار معنای مرموز هر چیزی در جنسیت  نهفته است. اما این چیزی نیست که «فروید» بخواهد بگوید. به نظر من «فروید» می‌خواهد دقیقأ عکس این مطلب را بگوید. حرفهای فروید بدین معنا نیست که هرچیزی استعاره‌ای از جنسیت است، یا هرکاری که انجام می‌دهیم دائما به آن فکر می‌کنیم. سوال فروید این است که زمان انجام هرکاری به چه می‌اندیشیم...
نکته جالب دیگری که درباره‌ی تفاسیر و تحلیل‌های «ژیژک» وجود دارد عدم محدودیت او به سبک و نوع خاص از فیلم است. مثلأ در جایی که هدف توضیح و روشنگری یک مفهوم مشخص است او نگاهی گسترده دارد و حتی تحلیلهای انیمیشنی را هم در کار خود می‌اورد. در این کتاب نیز شاهد اشاراتی به تحلیل‌هایی از کارتون «آلیس در سرزمین عجایب» اثر «ویلیام تی.استرلینگ» (1972) و «روز محاکمه پلوتو» ساخته‌ی «دیوید هَند» (1935) هستیم. 

 

در نهایت خواندن این این کتاب کم حجم اما پر مغز خالی از لطف نخواهد بود. کتابی که البته برای کسانی که آثار کلاسیک سینما را دیده‌اند به صورتی جذابتر و ملموستر جلوه خواهد کرد. در سینما همواره زندگی جریان دارد و لذت تفسیر آن توسط کسی که پیچ و خم‌هایش را به خوبی می‌شناسد دوچندان خواهد بود. در انتهای این اثر از قول «ژیژک» می‌خوانیم که: برای فهم جزء به جزء دنیای امروز، به سینما نیازمندیم. فقط در سینما می‌توانیم این بُعد آزار دهنده‌ی زندگی که در واقعیت، قدرت مواجهه با آن را نداریم بپذیریم. اگر به دنبال چیزی هستید که از واقعیتِ موجود  واقعی‌تر باشد، به داستانهای سینمایی نگاه کنید...

برچسب‌ها: