آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 1
دوست داشتم 9
دوست نداشتم 0

کاشی گری کاخ کاتبان (نقدی بر اسفار کاتبان)

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
نقد ادبی
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
136451
شابک:
9789644482069
انتشارات:
موضوع:
اسفار کاتبان نقد و تفسیر
زبان:
فارسي
سال انتشار:
1382
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
93
شماره چاپ:
1
طول:
21
عرض:
14.2
ارتفاع:
0.5
وزن:
120 گرم
قیمت محصول:
25,000 ریال
موجود نیست
درباره کاشی گری کاخ کاتبان (نقدی بر اسفار کاتبان):

این کتاب نقدی است بر آثار ابوتراب خسروی، به ویژه رمان وی (اسفار کاتبان) که از جمله در کتاب تصریح شده است: هر یک از شخصیت‌های اسفار کاتبان, جدا از دیگری به شرح کابوس‌های خود می‌پردازد, هر کدام با خواندن کابوس دیگری دست به قلم می‌شود و مجال این می‌یابد که با نوشتن, کابوس خود را به دیگری پیوند بزند و بدین‌سان است که تکاپوی بی‌آغاز و انجام نوشتن به جلوه درمی‌آید... به سیاق کاشیگران که در بدو کار تعداد قطعات کاشی را مشخص و نشاندار می‌کنند، ما نیز با روایات اسفار چنین می‌کنیم. این روایات عبارتست از پنج روایت به ظاهر ناهمگون به قرار زیر: الف) روایت شیخ یحیی کندری ب) روایت احمد بشیری پ) روایت سعید بشیری ت) روایت اقلیما ث) روایت مامازلفا جیمز بر نسق کاشیگران. الگو یا باسمه‌ای لازم داریم که نقوش منطبق بر آن باشد ـ چیزی شبیه به نقشه قالی ـ علاوه بر این به چسب و بستی نیز نیاز داریم تا هر تکه از کاشی را بعد از تعیین جای درست آن به هم متصل کنیم. در بررسی ما نقش الگو را تلمیحات، خاصه تلمیحات مذهبی بر عهده دارد که سوره واقعه نقش بسیار برجسته‌ای دارد. نقش چسب و بست را هم موتیف‌ها بر عهده می‌گیرند. موتیف‌ها و تلمیحات در هم تنیده می‌شوند و شبکه‌ای از استعارات آناگوژیک را به وجود می‌آورند. کاشیگری اسفار کاتبان مبتنی بر دیدگاه آناگوژیک نقد است؛ یعنی این که زندگی و واقعیت در نظام روابط کلمات گنجانده می‌شود... اسفار ایشان شرح بی‌نهایت «آن هزار هزار نامدگان» در مصادیق الاثاری است که به جای آن که به کار خواندن بیاید، بیشتر به کار نوشتن می‌خورد و نوشتن ـ به زعم ایشان ـ همانا احضار واقعه است در کسوت کلمات و خلاصه همان که گونتر گراس می‌گوید: «صدا زدن به اشیای گمشده»