دشمن عزیز (جیبی)
دشمن عزیز نوشتهی جین وبستر در واقع ادامهی کتاب بابا لنگ دراز است. همانطور که در معرفی کتاب بابا لنگ دراز
اشاره شد جین وبستر مسائل مربوط به جایگاه زنان در اجتماع را محور نوشتههایش قرار داده است. پس از اینکه جودی ابوت از یک دختربچه به دختر جوانی بالغ تبدیل شد، حالا نوبت سالی مکبراید دوست صمیمی اوست که در مسیر تغییر قرار بگیرد، تغییر از دختر سبکسری که ناشی از موقعیت اجتماعی خوب خانوادهاش است به یک خانم بالغ و پخته که قادر به پذیرش مسئولیتهای سنگین و مدیریت امور است.
کتاب دشمن عزیز نیز در سبک نامهنگاری نوشته شده است. شخصیت اصلی داستان دیگر جودی ابوت نیست بلکه سالی مکبراید است. زندگی جودی پس از ازدواج با جرویس پندلتون ثروتمند به طور کلی متفاوت شده است، آنها زوج بسیار خوشبختی هستند. جرویس که ریاست نوانخانه جان گریر را بر عهده دارد، مادام لیپت از مدیریت این نوانخانه برکنار شده است و جودی از سالی میخواهد که برای مدتی عهدهدار مدیریت این نوانخانه شود.
سالی که تاکنون شاغل نبوده است و زمان خود را به مهمانیهای چای و ملاقاتهای عصرانه با سایر همطبقههای خود میگذرانده؛ حالا با مسئولیت تربیت، نظافت و سلامت بیش از صد کودک یتیم مواجه میشود. در ابتدا او در برابر حجم کاری که در مقابلش میبیند احساس ناتوانی میکند اما رفته رفته اصلاحاتی به ذهنش میرسد و درصدد اجرای آنها برمیآید. گوردن از دوستان سالی، مردی است که در سیاست اشتغال دارد و از همان ابتدا معتقد است سالی از عهدهی مدیریت یک نوانخانه برنمیآید و لزومی هم ندارد که برای این کار تلاش کند. اما سالی از روی لجبازی تمام سعی خود را میکند تا موفق باشد.
دشمن عزیز نامی است که سالی برای دکتر مکری، پزشک نوانخانه انتخاب کرده است و انتخاب این نام هم به دلیل اختلاف نظرهایی است که از بدو آشنایی به چشم سالی میآید، آنها در ابتدا نمیتوانند باهم رابطه خوبی داشته باشند اما به مرور با هم تعامل میکنند. نامههای سالی که در کتاب میخوانیم به جودی، جرویس، گوردن و دکتر مکری نوشته شدهاند. از دیگر مسائلی که در کتاب دشمن عزیز به آنها اشاره میشود مراقبت از کودکان، طلاق، اشتغال زنان و ازدواج مناسب هستند.