آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 1
در حال خواندن 0
خواندم 1
دوست داشتم 40
دوست نداشتم 0

اومون را

امتیاز محصول:
(4 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
93842
شابک:
9786006846811
انتشارات:
موضوع:
داستان های روسی قرن 20
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
162
طول:
21.5
عرض:
14.3
ارتفاع:
0.8
وزن:
188 گرم
قیمت محصول:
180,000 ریال
موجود نیست
درباره اومون را:
درباره کتاب:

رمان «اومون را» تنها اثر پرفروش «ویکتور پلوین» روسی نیست، در واقع تک تک رمان های او در روسیه ی پس از فروپاشی تبدیل به یک اثر جریان ساز و جنجالی شده اند، رمان های او همچون «انگشت کوچک بودا» در دنیای ادبیات انگلیسی زبان هم سرنوشت مشابهی داشتند و تا مدت ها در لیست پرفروش ترین ها حضور داشتند.
 
«اومون را»، یکی از مشهورترین رمان های «ویکتور پلوین»، تازه ترین ترجمه ی «پیمان خاکسار» اوست. «اومون را» در واقع اولین و مشهورترین رمان این نویسنده ی روسی است، داستانی که به گفته ی مترجم نمی توان برای آن ژانر خاصی را در نظر گرفت، خاکسار در این باره می گوید: «قهرمان اصلی رمان پسربچه ای است شیفته ی فضانوردی که سخت پی گیر وارد شدن به آکادمی فضانوردی است، اما خیلی زود با واقعیت های تلخی روبه رو می شود و نویسنده همه ی این ها را با طنزی گزنده و تلخ روایت می کند. پلوین استاد خلق کردن موقعیت هایی است که نمی توان آن را در ژانر خاصی گنجاند، او با روایتی پست مدرن سبک وسیاق خودش را خلق می کند که گاهی وقت ها هولناک و هراس آور می شوند و به ژانر علمی ـ تخیلی تنه می زند.»
 
«اومون را» سال ۱۹۹۲ در روسیه منتشر شد و ویکتور پلوین را خیلی زود به شهرت رساند و ۴ سال بعد این رمان به دنیای ادبیات انگلیسی زبان هم راه یافت. پلوین اکنون از محبوب ترین نویسندگان روسیه محسوب می شود و رمان «زندگی حشرات» او همچنان در صدر پُرفروش ترین رمان های مدرن روسیه باقی مانده است. تازه ترین رمان پلوین با عنوان «بتمن آپولو» اواخر سال گذشته در تیراژ ۱۵۰ هزار نسخه منتشر شد. به گفته ی ناشر، این رمان از مضمون و موضوعی بسیار تلخ برخوردار است، رمان جدید پلوین در خصوص چگونگی اتحاد بین دراکولا و کریشنا و دست های پشت پرده ی اعتراضات مسکو است.
 
«پلوین» از علاقه مندان ژانر داستان های علمی تخیلی است و کتاب های بسیاری را نیز در این ژانر منتشر کرده است.مهم ترین ویژگی سبک داستان های «ویکتور پلوین» پست مدرن بودن است، مؤلفه های «فرهنگ پاپ» و مؤلفه های «ادبیات پست مدرن» به خوبی در رمان هایش دیده می شود.پلوین در مسکو مهندسی مکانیک برق خوانده است و سپس با شرکت در دوره های «نوشتن خلاقانه» به نوشتن داستان پرداخته است.
 
او اولین داستانش را در سال ۱۹۸۹ و پس از انتشار داستان کوتاه های متعددی در مجلات و نشریات ادبی روسیه منتشر شد. پس از انتشار اولین رمانش توجه منتقدان را به خود جلب کرد و حتی جایزه ادبی «بوکر» روسیه را از آن خود کرد. پلوین نویسنده یی گوشه گیر و منزوی است و خیلی کم در مجامع عمومی ظاهر می شود، او به گوشه گیری مشهور است، منتقدان ادبی معتقدند شاید همین روحیه است که سبب شده است در رمان ها و داستان هایش هم از استفاده از دیالوگ پرهیز کند.
 
بخشی از ترجمه ی پیمان خاکسار از رمان «اومون را» نوشته ی ویکتور پلوین:
 
«وقتی بیدار شدم زمین دیگر معلوم نبود. تنها چیزی که از طریق لنزها می دیدم سوسوی محو ستاره های دوردست بود. وجود معلق و بی تکیه گاه یک کره ی عظیم و سوزان را تصور کردم در ظلمات سرد، میلیون ها کیلومتر دورتر از نزدیک ترین ستاره ها، آن نقاط کوچک درخشانی که نورشان برای ما تنها گواه وجودشان است چون یک ستاره می تواند بمیرد و بااین حال نورش میلیون ها سال در تمامی جهات حرکت کند. پس ما در حقیقت هیچ چیز راجع به ستارگان نمی دانیم جز این که زندگی شان وحشتناک و بی معناست، چرا که تمامی حرکات شان در فضا از پیش تعیین شده و این قوانین مکانیک و جاذبه اند که احتمال هرگونه برخورد تصادفی را از بین می برند. ولی بعد فکر کردم که هر چند به نظر می رسد ما انسان ها به یکدیگر برخورد می کنیم و می خندیم و بر شانه ی هم می زنیم و بعد به راه خود می رویم، ولی همزمان در بُعدی مستقل که آگاهی مان جرئت نگاه کردن به آن را ندارد، ما بی هیچ حرکتی در محاصره ی خلأ معلق ایم، بی سروته، بی دیروز و فردا، بی این امید که به هم نزدیک تر شویم یا حتا ذره ای سرنوشت خود را تغییر دهیم. قضاوت مان از آن چه برای دیگران اتفاق می افتد نور پُرنیرنگی است که به ما می رسد و تمام طول زندگی مان به سوی آن چه تصور می کنیم نور است پیش رَوی می کنیم، در حالی که احتمالاً منبع نور مدت هاست که از بین رفته. »
 
برچسب‌ها: