شب هنگام در شیلی
«شب هنگام در شیلی» اثر روبرتو بولانیو روایتی است از مرور خاطرات اعتراف گونه کشیش و شاعری شیلیایی در بستر مرگ. نویسنده کتاب، در ذهن قهرمان شکست خورده داستانش، سفری اودیسه وار را در دنیای ادبیات جهان آغاز می کند و به بهانه روایت زندگی شاعری جوان، تاریخ ادبیات جهان و شیلی را از آغاز تا دوران دیکتاتوری پینوشه می کاود. این کتاب که نخستین رمانی است که از بولانیو به انگلیسی ترجمه شد و او را در ادبیات جهان شهره کرد، در واقع داستان مردی خیال پرداز و سودایی است که در حال مرگ، در موقعیتی که بی شباهت به موفعیت شخصیت اصلی داستان معروف بکت، «مالون می میرد» نیست، برای دفاع از خود در برابر اتهاماتی که موجودی خیالی ملقب به «طفل فرتوت» به او وارد کرده، زندگی خود را روایت می کند. نام این مرد که کشیش، منقد ادبی و شاعری شیلیایی است، «سباستیان یوروتیا لاکروآ» است و کتاب تماما تک گویی اوست و زمان داستان هم سال های دهه 30 تا 90 میلادی و به لحاظ سیاسی دربرگیرنده سال های حکومت سالوادور آلنده تا دوران پس از کناره گیری پینوشه از قدرت در شیلی است.