آزادی یا مرگ
صحنه ی اصلی آزادی یا مرگ ، شهرِ بندری مگالو کاسترو ( هراکلیون امروزه ) و زمانِ آن سالِ 1889 است. این داستان، ماجرایِ درگرفتنِ آتشِ آشوب و آزادیخواهی است و خون هایی که در این راه به هدر رفت-گر چه هیچ خونی در این راه به هدر نمی رود.
نیکوس کازانتزاکیس (1885-1957) چهره هایی از مردمان و چشم اندازهایی گسترده از زندگی روزمره ی ترک ها و کَرتی ها تصویر می کند.
تکوینِ تدریجی هسته ی انقلاب و تراکمِ تلفیقِ حوادثِ کوچکی که به انقلاب انجامید، با همان نگرشِ ژرف و قلمِ موشکافی که در نگارش زوربای یونانی به کار رفته ، در اینجا نیز بارز است، سبک و سیاق داستان نویسی کازانتزاکیس از حدِ قالب ها و قاعده هایِ نوول غربی، فراتر است. مهارتِ وی در اوج آفرینی بی همتاست.
آلبرت شوایتزر و توماس مان، او را یکی از بزرگ ترین نویسندگانِ معاصر اروپا دانسته اند. وی مردی است با احساس نیرومند و اهل دل و اهل درد و اهل دانش و این اثر را مانند سایر آثارش با آمیخته ی غریبی از تجربه و عاطفه و اندیشه و احساسِ حماسی به نگارش در آورده است.
کازانتزاکیس شاعر ، رمان_نویس ، درام_نویس و روزنامه_نگار و مترجم و جهانگرد بزرگ یونانی بود و با شور و شوق خستگی ناپذیر دنیا را زیرِ پا گذاشت. او در کَرت به دنیا آمد و در فریبورگ (سویس) درگذشت. آثارِ زیادی به جا گذاشت،
از جمله:
باغ صخره_ها ، مسیح باز مصلوب ، اودیسه ، و زوربایِ یونانی ...