میشائیل کلهاس
میشائیل کلهاس اسب فروش شرافتمندی است که زندگی آرامی با خانواده اش دارد اما این آرامش دیری نمی پاید و ظلم بزرگی به او می شود. او که مردی عدالت خواه است درصدد گرفتن حق خود برمی آید اما در این راه ظلم بظلم های دیگری می بیند و پی به فساد دستگاه قضا می برد و زندگی اش به کلی دگرگون می شود. کلهاس شخصی حقیقی است و براساس یک روایت تاریخی کهن در قرن شانزدهم زندگی می کرده و این هاینریش فون کلایست است که با روایت شگفت انگیز خود، او را از دنیای واقعی وارد دنیای ادبیات کرده است.
میشائیل کلهاس بلندترین داستان این مجموعه است که نخستین بار در سال ۱۸۱۰ منتشر شد. سه داستان دیگر گنده پیر لوکارنو درباره ی پیرزنی مفلوک، زلزله در شیلی؛ حکایت دوعاشق و مارکوئیز فون اُ... قصه ی بیوه زنی رنج دیده، هستند. این آخری نخستین داستان فون کلایست است که آن را در بیست وهشت سالگی نوشته و با تحسین بسیار روبرو شده. او در این قصه ی کوتاه، داستان زنی را روایت می کند که نمی داند کی و به دست چه کسی باردار شده است.
میشائیل کلهاس اثری مهم در تاریخ ادبیات جهان است که نویسندگان بسیاری چون فرانتس کافکا و هرمان هسه آن را ستوده اند و دکتروف نویسنده ی امریکایی؛ رمان معروف خود رگتایم را تحت تاثیر این داستان نوشته و نام شخصیت اصلی داستانش را کلهاس واکر گذاشته است.