آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 2
دوست نداشتم 0

درویش عاشق

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
265383
شابک:
9789644487798
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
داستان های عربی قرن 21
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعي
تعداد صفحه:
351
طول:
21.5
عرض:
14.5
ارتفاع:
1.5
وزن:
405 گرم
قیمت محصول:
2,750,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره درویش عاشق:

کتاب درویش عاشق اثر حمور زیاده، نویسنده‌ و روزنامه‌نگار سودانی است و عظیم طهماسبی آن را به فارسی ترجمه کرده است. این رمان در سال 2014 منتشر شد و جایزه‌ی «نجیب محفوظ» همان سال را از آن خود کرد.

حمور زیاده در ادبیات داستانی عرب نامی آشناست. این نویسنده و فعال مدنی که هم‌اکنون در قاهره زندگی می‌کند، تاکنون آثار بسیاری در زمینه‌ی ادبیات داستانی عرب نگاشته است که معروف‌ترین آن‌ها درویش عاشق است. او در این رمان بخشی از تاریخ مناقشه‌برانگیز مملکت خود را در خلال داستانی عاشقانه روایت می‌کند.

داستان کتاب درباره‌ی «بخیت مندل» است، برده‌ای که در اواخر قرن نوزدهم و البته سال‌های قیام و حکومت «مهدی سودانی»، از زندان آزاد می‌شود. روزگاری که کشور انقلابی و پر از آشوب است و مهدی سودانی که خود را منجی عالم بشریت می‌داند، جنبش مهدیون را به راه انداخته است. در این جنبش تاریخی و سال‌ها ظلم و اسارت تنها یاد و خاطره‌ی معشوق، بخیت را سرپا نگه داشته است. عشق دشوار یک برده و یک زن سفیدپوست که ارباب شمرده می‌شود.

حمور زیاده در این رمان تلاش می‌کند وضعیتی که به ظهور حکومت تندروهای مهدیون می‌انجامد، سال‌های حکومت‌شان و همچنین پایان این دوران را تصویر کند. در خلال این سال‌ها عشق و نفرت و سرسپردگی و امید و یاس بخیت نیز همراه با این توفان، روایت نویسنده را جذاب می‌کند.

عظیم طهماسبی مترجم آثار ادبی عرب در ترجمه‌ی این اثر مکاتباتی با نویسنده داشته و این کتاب تنها اثر این نویسنده است که به فارسی ترجمه شده. در بخشی از متن کتاب آمده است: «احساس نکرد که آزاد است. بین او و آزادی‌اش خون‌هاست. بین او و آزادی‌اش انتقام است. خودش را از دل آن شلوغی به بیرون زندان هل داد. احساس ضعف می‌کرد. از هشت روز پیش چیزی نخورده بود و از سه روز قبل آبی ننوشیده بود.»