قهرمان فروتن
رمانی است به قلم ماریوبارگاس یوسا، ترجمه منوچهر یزدانی و چاپ انتشارات چشمه. داستانی پرماجرا با شخصیت های گوناگون که چهره شهری گناه آلود را به تصویر می کشد. نویسنده واقع گرا دو ماجرا را هم زمان پیش می برد، دو داستان که هیچ گاه بهم پیوند نمی خورند اما در شاهرایی طلایی که از مهارت بالای یوسا سرچشمه می گیرد با یکدیگر همراه می شوند. ماریوبارگاس یوسا برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2010 داستان آدم هایی را به تصویر می کشد که هر یک آشوب ها و ناآرامی های خاص خود را دارند و با تضادهایی که می آفریند بر جذابیت نوشته اش می افزاید.
گزیده ای از کتاب
از جایش بلند شد. بی سر و صدا و پابرهنه در تاریکی به سمت اتاق کارش رفت، به فضای کوچک تمدنش، کاوشی در دیوارها؛ جایی که عادت داشت مطالعه کند و به موسیقی گوش دهد، چراغ صندلی راحتی را روشن کرد. در ناحیه ی بارّانکو شب و سکوت دست به دست هم داده بودند. دریا هم زمزمه ای بود از دوردست ها. پیدا کردن کتاب در طبقه رمان ها وقتی نگرفت. همان جا بود. فصل بیست و پنجم: علامت گذاری شده با ضربدر و دو علامت به نشانه ی تعجب. دهانه ی آتش فشان، فصلی با بیشترین تجربه های تاریخ انباشته در آن، که ورودش ابعادی فراطبیعی به دنیایی حقیقی، روال تغییر طبیعی ذات تمام تاریخ را سبب می شد؛ بخشی که در آن اولین بار شیطان پدیدار می شود و با جوان آهنگساز، آدریان لورکوهن در گوشه ی انزوای ایتالیایی اش در پالسترینا، به گفت و گو می نشیند و پیشنهاد مشهور میثاق را می دهد…