آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 1
در حال خواندن 1
خواندم 0
دوست داشتم 22
دوست نداشتم 0

در ژرفای آب

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
175096
شابک:
9786008740070
انتشارات:
موضوع:
داستان های انگلیسی قرن 20
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
368
طول:
21.4
عرض:
14.3
ارتفاع:
2
وزن:
360 گرم
قیمت محصول:
500,000 ریال
موجود نیست
درباره در ژرفای آب:

درباره کتاب:

 

این رمان که به تازگی در بازار جهانی کتاب عرضه شده است  در همان روزهای اول به لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز و آمازون راه یافته است و در ایران نیز با ترجمة حدیث حسینی و نازیلا محبی و در قالب «منظومة داستان خارجی» نشرنون منتشر شده است.
 
پائولا هاوکینز، نویسنده‌ی بریتانیایی، این روزها نویسنده‌‌ای مشهور و محبوب است که به سبک داستان‌گویی خاص خود دست یافته است. رمان اول این نویسنده، دختری در قطار، میلیون‌ها نسخه فروش رفت و نویسنده‌اش را به یکی از پدیده‌ها‌ی بازار کتاب بدل ساخت.هاوکینز حالا با یک رمان شگفت‌آور دیگر بازگشته است: در ژرفای آب، داستانی خواندنی و نفس‌گیر که تا آخرین صفحه خواننده را مجذوب و کنجکاو نگه می‌دارد، ماجرایی رازآمیز از زن‌هایی که بخشی از وجودشان را در آب ‌جا گذاشته‌اند.

در ژرفای آب به‌سرعت به فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان راه یافته و تعلیق و جذابیت آن خوانندگان پرشماری را مسحور خود کرده است. این رمان ثابت می‌کند دختری در قطار در کارنامه‌ی نویسنده‌اش یک اتفاق نبوده و با داستان‌نویسی مواجهیم که هر صفحه‌ی کتابش معما و هیجان تازه‌ای در بر دارد.
 
در بخش‌هایی از رمان «در ژرفای آب»  می‌خوانیم: «دوباره! دوباره!» مردها دوباره او را می‌بندند؛ ولی این بار به‌ گونه‌ای دیگر: شست پای چپ را به پنجه‌ی راست، شست راست را به پنجه‌ی چپ. ریسمان هنوز هم دور کمرش مانده؛ این بار او را می‌برند و در آب می‌اندازند. شروع به التماس می‌کند: «خواهش می‌کنم.» چون فکر نمی‌کند بتواند تاریکی و سرمای آن را تاب بیاورد. دوست دارد به خانه‌ای برگردد که دیگر نشانی از آن نیست، به روزگاری که او و عمه‌اش جلوی آتش می‌نشستند و برای هم قصه می‌گفتند. دلش هوای کلبه‌شان و تخت عمه را دارد، دوست دارد دوباره کوچک شود. دلتنگ عطر گل‌های سرخ و دود چوب و گرمای خوشایند پوست عمه است.«خواهش می‌کنم این کار رو نکنین.» و در آب فرو می‌رود. وقتی برای بار دوم او را از آب بیرون می‌کشند، لب‌هایش کبود شده و دیگر نفس نمی‌کشد.

برچسب‌ها: