آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 3
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 54
دوست نداشتم 0

مجموعه داستان های عزیز نسین (4 جلدی)

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
157114
شابک:
9786002782779
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
داستان های طنزآمیز ترکی قرن 20
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
660
طول:
19
عرض:
13.2
ارتفاع:
4.5
وزن:
720 گرم
قیمت محصول:
3,300,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره مجموعه داستان های عزیز نسین (4 جلدی):

توضیحات کتاب محمود و نگار:

این‌ها رو که واسه‌ت تعریف می‌کنم بنویس آقا روزنومه چی؟ بنویس تا عالم و آدم ماجرای ما رو بخونن و عبرت بگیرن. اسم من محموده، اسم اون نگار... اسم قصه‌مونو بذار «محمود و نگار»، بذار ملت بخونن و گریه کنن، بخونن و زار بزنن... بلاهایی که سر «لیلی و مجنون»، سر «اصلی و کرم»، سر «شیرین و فرهاد» اومد پیش بلاهایی که سرِ ما اومده اصلش به حساب نمی‌آد... اصل داستان داستانِ ماست، داستانِ اونا سیری چنده... آدمای دیگه از این دموکراسی به مال و منان رسیدن، مملکتو صاحب شدن و انداختن پشت قباله‌شون، اون وقت ما نتونستیم یه زنو عقد بکنیم و سر و سامون بگیریم. حالا یه سیگار روشن کن، پُکی بزن و با حوصله گوش کن... خانوادة ما از اشراف «آقسو» به حساب می‌آد... یه همسایه‌ای داریم اسمش حمزه افندیه. این حمزه افندی دختری داره اسمش نگاره. الان چون پرنده از چنگمون پریده و رفته، تا اون‌جا که زبون تو دهنم می‌چرخه این نگارو واسه‌تون تعریف می‌کنم.
نگار یه ‌دونست. نگار دُردونه است، تا حالا کسی مثل اون از مادر نزاییده، از این به بعد هم نمی‌زاد...

عزیز نسین (1915-1995) نویسنده، مترجم و طنزنویس توانای اهل ترکیه است. او نویسندگی را از سال 1945 با مقاله‌نویسی در مجلات شروع کرد و نوشتن را تا پایان عمر ادامه داد. حاصل این سال‌ها ده‌ها عنوان کتاب در زمینه‌های داستان و رمان و نمایشنامه و شعر و داستان کودک و خاطرات است. عزیز نسین 23 جایزه معتبر ملی و بین‌المللی  (اکثراً در زمینه طنز) برده است و آثارش به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده است.

مجموعه حاضر گزیده‌ای است از بهترین داستان‌های طنز عزیز نسین که مترجم آن‌ها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است. 

توضیحات کتاب مگه تو مملکت شما خر نیست؟

مگه تو مملکت شما خر نیس؟
عزیز نسین
ترجمة ارسلان فصیحی
طوری که انگار دندانش درد بکند یک دستش را به صورتش گرفته بود و در حالی که سرش را به چپ و راست تکان می‌داد، وارد شد. همین طور با دست به صورتش می‌زد و مدام می‌گفت: «وای! آبرومون رفت...» می‌شناختمش، آدم مبادی آدابی بود. خیلی تعجب کردم از این که به محض ورود، بی سلام و کلامی، شروع کرد به زدن خودش و گفتنِ «وای! آبرومون رفت...» گفتم: «خوش اومدین. بفرمایین... خواهش می‌کنم بفرمایین بنشینین...»

«آبرومون رفت! پاک آبرومون رفت...!»

با خودم گفتم شاید مصیبتی سرش آمده، شاید هم سر خانواده‌اش. می‌گفت: «دیگه می‌خواستین چی بشه؟ یه خرِ گَرو به دو هزار و پونصدلیره به یارو فروختن.»

«مَحمَت نُصرَت» (1915-1995) معروف به عزیز نسین، نویسنده، مترجم و طنز نویس توانای اهل ترکیه است. بدون شک طنزنویسی یکی از مشکل‌ترین رشته‌های ادبیات جهانی است که کمتر نویسنده‌ای می‌تواند در این راستا به طور کامل موفق عمل کند اما عزیز نسین با قلم خود سال‌های زیادی علیه ظلم و استبداد نوشت و ظالمان را به سخره گرفت. او با آثار جاودانی‌اش مرزها را در هم نوردید و به نویسنده‌ای فراملیتی تبدیل شد. عزیز نسین می‌گفت: برای من هیچ حدو مرزی متصور نیست و با قلم خود در هر جای دنیا ناله‌ای از انسان‌ها بشنوم آن را به قلم خواهم کشید و به گوش همه جهانیان خواهم رساند.

 مجموعه حاضر گزیده‌ای است از بهترین داستان‌های طنز عزیز نسین که مترجم آنها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است. 

توضیحات کتاب دیوانه ای بالای بام:

همه اهل محل خبردار شده بودند: «یه دیوونه رفته روی هرة پشت‌بوم وایستاده!»

کوچه پر از آدم‌هایی شده بود که برای تماشای دیوانه آمده بودند. پلیس‌ها اول از کلانتری، بعد هم از مرکز سر رسیدند. پشت سرشان مأمورهای آتش‌نشانی آمدند. مادرِ دیوانه‌ای که رفته بود بالای پشت‌بام التماس کنان می‌گفت: «پسرم، عزیزم، بیا پایین... قربونت برم... یالله قند و عسلم، بیا پایین!»

دیوانه می‌گفت: «منو کدخدا کنین تا بیام پایین، اگه کدخدا نکنین خودمو از این بالا پرت می‌کنم پایین!» مأمورهای آتش‌نشانی زود برزنت نجات را باز کردند تا اگر دیوانه خودش را پایین انداخت، بتوانند بگیرندش. نُه مأمور آتش‌نشانی از بس با برزنت نجات دور آپارتمان گشته بودند، خیس عرق شده بودند.»

عزیز نسین (1915-1995) نویسندگی را از سال 1945 با مقاله نویسی در مجلات شروع کرد و نوشتن را تا پایان عمر ادامه داد. حاصل این سال‌ها ده‌ها عنوان کتاب در زمینه‌های داستان و رمان و نمایشنامه و شعر و داستان کودک و خاطرات است. او 23 جایزه معتبر ملی و بین‌المللی (اکثراً در زمینه طنز) برده و آثارش به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده است.

مجموعه حاضر گزیده‌ای است از بهترین داستان‌های طنز عزیز نسین که مترجم آنها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است.