آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 4
در حال خواندن 0
خواندم 3
دوست داشتم 61
دوست نداشتم 0

مرگ در ونیز

امتیاز محصول:
(2 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
داستان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
118491
شابک:
9789643699468
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
کودک و نوجوان
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1393
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
144
وزن:
200 گرم
قیمت محصول:
1,250,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره مرگ در ونیز :

درباره کتاب:

 

توماس مان، متولد سال ۱۸۷۵ است. نویسنده این اثر، پس از انتشار چند داستان کوتاه، رمان بلند «خانواده بودنبروک» را در سال ۱۹۰۱ به چاپ رساند که موجب کسب جایگاهی در ادبیات آلمان برایش شد. از توماس مان در سال ۱۹۰۳ مجموعه‌ای از ۶ داستان به چاپ رسید که در میان آن ها «تریستان» و به ویژه «تونیو کروگر» بیشتر ماندگار شدند. انتشار داستان «مرگ در ونیز» که واپسین اثر دوران جوانی این نویسنده محسوب می شود، باعث شد بار دیگر جهان ادبیات در سطح اروپا، متوجه او شود.

شخصیت اصلی این داستان، که ذهن و خیالش به تسخیر خواب هایی متاثر از مرگ و ماورا درآمده است، گویی در پیروی ناخوآگاه از این خواب‌ها، در گردشی بعد از ظهری، با سفیر مرگ روبرو می شود و پیک دیار ارواح، در روند داستان هربار در نقاب و هیئتی، او را به جایی می کشاند که در آنجا مرگش مقدر شده است.

از منظر تمثیلی، «مرگ در ونیز» اثر نویسنده ای با گرایش فلسفی و نگاهی روان کاو، است؛ نویسنده ای پرورده مکتب هنر یونان عتیق و این بازتابی از تاریخ سال های ابتدایی قرن بیستم است.

در پایان کتاب توضیحاتی درباره مسائل بینامتنی هر فصل داستان که شامل موضوعاتی تاریخی، اسطوره ای و مذهبی می شود، درج شده است.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

عجیب‌تر و مشکل تر از هر چیز رابطه ی انسان هایی است که بیش از نگاه شناختی از هم ندارند، انسان هایی که همه روز بسا هر ساعت بر سر راه می‌آیند، چشم هاشان به نظاره به هم می رسد، ولی در تنگنای اجبار عرف یا ویری احمقانه، بی رد و بدل کلام و سلامی ظاهر بیگانه و بی اعتنا را حفظ می‌کنند. میان آن دو بی قراری و نوعی کنجکاوی ناآرام حاکم است، تب و تاب نیاز به ناخواه سرکوب شده هر دو به تبادل و شناخت، و همه این‌ها همراه با احترام و احتیاطی هیجان آلود. زیرا انسان انسان را تا وقتی دوست دارد و محترم می شمرد که به قضاوتش قادر نیست. و شوق هم حاصل شناختی است که ناقص باشد...

برچسب‌ها: