همروی (فلسفه سیاسی و فقه سیاسی)
«رویکرد همرَوی» راه میانه یا راه سومی بین دو رویکرد حداکثری و حداقلی به شمار می رود؛ و بر تعامل ادله عقلی (فرامتنی) با ادله قرآنی- روایی (متنی) تکیه می زند. از جهتی، می توان این رویکرد را ادامه کوشش فارابی (در نسبت سنجی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی) و نایینی و آخوند خراسانی (در سنجش ظرفیت فقه در مقابل تجدد) ارزیابی کرد.
نظریه همروی- کوشش اولیه ای که در این کتاب تحت عنوان «همروی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی» صورت پذیرفته- را می توان زیرمجموعه عنوانی عام تر، یعنی «رویکرد همروی» قرار داد.
متفکران زیادی در زیر چتر رویکرد همروی قرار دارند؛ حتی فارابی در عصر زرین تمدن اسلامی که نسبت فلسفه سیاسی و فقه مدنی را با رویکردی عقلی به بحث گذاشت.
وی کلیات سیاست را به فلسفه، و جزییات آن را به فقه واگذارد؛ و همین مسئله باعث شد در طول زمان فقه سیاسی جا را برای فلسفه سیاسی و رویکرد عقلانی به سیاست تنگتر نماید. این در حالی است که بسیاری از اندیشمندان اسلامی فقط رویکرد فلسفی و یا فقهی به سیاست داشته اند.
نظریه همروی در چهار سطح امکان طرح دارد:
پل زدن بین روش های معرفتی،
جمع بین روش های متنی و فرامتنی (و متن گرایانه و زمینه گرایانه)،
همسویی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی،
و بالاخره ترکیب سازوار سنت و تجدد. موضوع کتاب حاضر همسویی و تعامل فلسفه سیاسی و فقه سیاسی است.