آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 2
در حال خواندن 0
خواندم 1
دوست داشتم 14
دوست نداشتم 0

آن طرف خیابان

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
داستان ایران
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
7186
شابک:
9789643056674
انتشارات:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1397
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
120
شماره چاپ:
7
طول:
21
عرض:
14.8
وزن:
144 گرم
برخی صفحات:
قیمت محصول:
169,000 ریال
موجود نیست
درباره آن طرف خیابان :

آن طرف خیابان، درست روبه‌روی پنجره، یک نفر تکیه داده است به درخت و زُل زده اسـت به پنجره... سیگاری گذاشتـه است گوشه‌ی لبـش و حالا دارد کبریـت می‌زند. چنـد تـا کبریت می‌کشـد که یکـی‌یکـی تـوی باد خاموش می‌شوند. دست‌هاش را دور کبریت حلقه می‌کند و تکانی به خودش می‌دهد تا پُشتش به باد باشد... از همان پُشت در، تا مُچ پاهاش فرو می‌رود توی برف. برف سفید پانخورده‌ای همه‌ی سطح پیاده‌رو و خیابان را گرفته است. از زیر درخت‌های کنار خیابان با احتیاط قدم بـرمی‌دارد... صبر نمی‌کنـد که بیایـد این طرف خیابـان. دلش می‌خواهد خودش را برسـاند به آن طرف خیابان و با هم بروند توی برف به این قشنگی قدم بزنند و حرف بزنند. خیلی حرف‌هـا دارد که با او بزند و بهتـر اسـت که همین جـا توی خیـابان با هم حرف بزنند. نمـی‌خواهـد بـه همیـن زودی بـزند زیـر حـرف خـودش... دلـش به حال او می‌سوزد، دلش بـه حال استاد هم می‌سوزد، دلش به حـال خودش و مادرش و خواهرهاش و همه‌ی مردم دنیا می‌سوزد. دلش به حال خودش بیش‌تر از همه می‌سوزد. پاهاش تا زانو فرو رفته است توی برف و دارد می‌رود آن طرف خیابان... اما هرچه می‌رود جلو، پاهاش بیش‌تر توی برف فرو می‌رود و هرچه می‌رود جلو، به آن طرف خیابان نمی‌رسد...

برچسب‌ها: