آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 2
در حال خواندن 0
خواندم 2
دوست داشتم 41
دوست نداشتم 0

دو دنیا

امتیاز محصول:
(4 نفر امتیاز داده‌اند)
دسته بندی:
داستان ایران
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
16983
شابک:
9789644481970
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
داستان های کوتاه فارسی قرن 14
زبان:
فارسي
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
216
طول:
21.2
عرض:
14.5
ارتفاع:
1
وزن:
250 گرم
قیمت محصول:
1,100,000 ریال
موجود نیست
درباره دو دنیا:

اثر گلی ترقی، داستان‌نویس معاصر ایرانی است. این کتاب در سال 1397 منتشر شده است. دو دنیا مجموعه‌ی هفت داستان کوتاه است که به نوعی جلد دوم کتاب «خاطره‌های پراکنده» از همین نویسنده محسوب می‌شود. داستان‌های این مجموعه در سال‌های 1320 تا 1360 می‌گذرد. زبان این داستان‌ها ساده و بدون پیچیدگی است و آن دوران و زندگی مردمان و خلق‌وخو و سنت‌های گذشته را توصیف می‌کند. همچنین نثر روان و اصطلاحات و واژگان عامیانه خواندن آن لذت‌بخش کرده است. این مجموعه با داستانی به نام «اولین روز» شروع می‌شود و با داستان «آخرین روز» به پایان می‌رسد؛ اولین‌ روزهای ساکن شدن در یک کلینیک روانی و بعد داستان‌های گذشته و بعد آخرین روز اقامت در کلینیک.   درواقع گلی ترقی در این داستان‌ها هم سری به خاطراتش زده و ماجراهایی جذاب از دل آن بیرون کشیده و هم بخشی از تصویر تهران قدیم را در این مجموعه وصف کرده است.

گلی ترقی در یک خانواده‌ی فرهنگی و مرفه به دنیا آمد. پدر او مجله‌‌ای معروف به نام ترقی داشت و این پیشینه‌ی فرهنگی بر این نویسنده تأثیر بسیاری گذاشت. او اولین مجموعه داستانش را با نام «من هم چه‌گوارا هستم» در سال 1348 منتشر کرد. این نویسنده شش مجموعه داستان دارد و سه رمان به نام‌های «خواب زمستانی»، «اتفاق» و «بازگشت» نوشته است.

بریده‌ای از کتاب:

«بالشم پر از جیک‌جیک گنجشکان باغ شمیران است. می‌توانم صبح تا هروقت دلم خواست بخوابم. فردا تعطیل است و ناهار را توی باغ، پای جوی آب می‌خوریم. حسن آقا قالیچه‌ها را روی زمین می‌اندازد و متکاها را به تنه‌ی درخت‌ها تکیه می‌دهد.»

برچسب‌ها: