کمدی الهی (3 جلدی با قاب سپاس)
به گفته میرعباسی تاکنون قریب به ۵۰ ترجمه از کمدی الهی دانته منتشر شده است و یکی از مترجمان که این اثر را به زبان انگلیسی ترجمه کرده، ۵۰ سال زمان صرف این کار کرده و این اثر را به صورت شعر قافیهدار ترجمه کرده است.
او افزود: به نظر من وقتی اثری را در ترجمه به صورت شعر موزون و مقفا ترجمه میکنیم، آن اثر در ترجمه چیزهایی را از دست میدهد. پس از بررسیهایم دریافتم با اینکه مترجم برای ترجمه این اثر عمری را وقت گذاشته؛ اما کمتر کسی به این ترجمه توجه و استناد میکند و اگر ترجمه قابل تاملی بود پس انتشار آن دیگر سایر مترجمان انگلیسی زبان زمان صرف ترجمه این اثر نمیکردند.
او با اشاره به شیوه ترجمه سایر مترجمان گفت: بیشتر مترجمان کمدی الهی نامه را به نثر ترجمه کردهاند و برای همین در ترجمه با سطرهای طویل مواجهیم. در سه ترجمه فارسی که در در دست داریم هم این شیوه رعایت شده، برای همین من تصمیم گرفتم که در ترجمهام به نوعی از امکانات شعر سپید استفاده کنم و به نوعی مسیر مترجم اسپانیایی زبان را پیش بگیرم.
او ادامه داد: مترجم اسپانیایی اثر، از شعر سپیدی که نمایشنامه نویسان عصر طلایی قرون ۱۶ و ۱۷ برای نوشتن استفاده میکنند، الگوبرداری کرده بود یعنی ساختار نحوی جمله را به هم ریخته بود و من هم از این ترجمه اسپانیایی الهام گرفتم؛ کاری که من آن را آشناییزایی مینامم. به این ترتیب، سعی کردم از شعر کلاسیک فارسی کمک بگیرم و از صنایع شعری در ترجمه جدید کمدی الهی استفاده کردم.
میرعباسی افزود: نکته مهم در این میان آن بوده که نمیخواستم از زبان آرکائیک استفاده کنم مگر جایی که حس کردم استفاده از این شکل زبان، به آهنگ بهتر جمله کمک میکند. بنابراین در دو سالی که این کار را ترجمه میکردم، شعرهای کلاسیک بسیار زیادی خواندم این در حالی بود که ترجمههای فرانسه و انگلیسی اثر، تنها در پی القا و انتقال مفاهیم مورد نظر دانته بودند و به لفظ وفادار نبودند.
او با بیان این مطلب که کمدی الهی دانته را بدون پانوشت نمیتوان درک کرد، گفت: در بررسیهایم متوجه شدم که در برخی از ترجمه پانوشتها از خود متن طولانی تر است و تنها چند ترجمه بود که مترجم در پانوشت اشاره کوتاهی کرده بود. من در ترجمه پانوشتها به ترجمه آکسفورد توجه داشتم و سعی نکردم مخاطب را درگیر پانوشتهای بسیار فنی کنم.
در ادامه نشست اسدالله امرایی با بیان این مطلب که در برخی ملتها آثاری موجود است که در آن اشاره به سفر به دیگرسو و جهان دیگر مطرح شده و در زبان فارسی هم ما ارداویراف نامه را داریم که اشاره به سفر روحی یک موبد زرتشتی دارد که با نوشیدن نوشابه به جهان دیگر سفر میکند؛ کاوه میرعباسی را مورد پرسش قرار داد که چقدر این اثر با کمدی الهی دانته قابل قیاس است؟
میرعباسی گفت: من ارداویراف نامه را ۱۰ سال پیش مطالعه کردم و به نظرم این اثر اصلاً قابل قیاس با کمدی الهی دانته نیست و گویی ما عادت کردهایم که اغراق کنیم. ارداویراف نامه بشتر شبیه قانون مجازات است و مولف در این اثر همواره میخواهد به مخاطب بفهماند که مجازات فلان جرم چیست و انجام هر جرمی چه مکافاتی را در پی دارد. این کتاب در ۱۰۰ صفحه تالیف شده و هیچگونه بافت دراماتیک و داستانی ندارد. یکی رازهای تاثیرگذاری کمدی الهی تخیل قویی است که در آن به چشم میخورد. کمدی الهی یک ابر ژانر است و درآن رگههایی از همه ژانرهای ادبی به چشم میخورد.
به گفته میرعباسی کمدی الهی یک کتاب ایمانی است و دانته مدعی شده که اتفاقات کتاب را پشت سر گذاشته است. کمدی الهی تاریخ سیاسی و اجتماعی زمانه مولف نیز به شمار میرود. او در این اثر به نوعی از کسانی که با دیدگاههای او مخالف بودهاند، انتقام گرفته و در آن با افرادی مواجه میشویم که در این دوره از سوی سایر منابع تاریخی به عنوان افراد خوب و تاثیر گذار یاد میشود اما چون دانته با آنها مشکل شخصی داشته، آنها را به قعر جهنم و یا دوزخ فرستاده است و بالعکس فردی که شاید هیچ جنبه مثبتی از نگاه عمومی نداشته، در این اثر تبدیل به یک قدیس شده مثل معشوقه نخستین دانته. مثلا دانته چون با پاپ آن دوران مشکل داشته در این اثر او را مورد آماج شدیدترین انتقادها قرار داده است و تنوع زبانی که در این اثر شاهدیم، گاه من را به یاد نمایشنامههای شکسپیر میانداخت.