جدال با شیطان
دیوید هر در ابتدای سالهای دهه 90 به سفارش تئاتر ملی انگلیس سه نمایشنامه درباره نهادهای بریتانیا نوشت. نمایشنامه اول درباره نهاد کلیسا بود. نهادی که ارتباط زیادی با مرکز قدرت یعنی خاندان سلطنتی داشت و عمده وظیفهاش نزدیک کردن مردم به خدا و البته حکومت بود. نمایشنامه «جدال با شیطان» (1990) به همین موضوع میپردازد و نشان میدهد که این نهاد چطوری در دوران معاصر با مشکل مواجه شده و چه چالش هایی در پیش دارد. داستان نمایش درباره کشیشی به نام لاینول است که سعی دارد کلیسای منطقه خودش را آن طوری که دوست دارد رهبری کند و از شیوههای متفاوت خودش استفاده میکند؛ شیوههایی که به مذاق بالادستیها و البته همکار جوانش یعنی تونی خوش نمیآید و همین باعث میشود که او در راهی که پیش گرفته، دچار مشکل شود. این مشکلات و فشارها تا جایی پیش میرود که باعث میشود لاینول از کلیسا استفعای اجباری دهد.
بخش دوم از این سه گانه یعنی «تهدید قضات» (1991) به معضلات اجرای قانون در بریتانیا میپردازد و درباره جوانی است که به اشتباه و از روی ندانم کاری به پنج سال به حبس محکوم می شود. وکیلی تصمیم میگیرد این مشکل را حل کند، ولی در این راه متوجه میشود که پلیس در بازداشت پسر دخیل بوده و علت اصلی این که جوان دستگیر شده، تبانی ...